گام های احزاب بیرون از دایره قدرت
(این گزارش در آخرین شماره روزنامه تهران امروز منتشر شد ، که البته به دلیل لغو امتیاز روزنامه این شماره هیچگاه چاپ نشد!)
نظريهپردازان علوم سياسي و اجتماعي در غرب، حزب را چنين تعرف ميكنند كه «حزب، محلي است براي اجتماع تعدادي از افراد كه با ايدئولوژي و هدف واحد، در پي كسب اكثريت پارلمان و قوه مجريه هستند تا برنامهها و سياستهاي نظري خود را براي اداره كشور اجرايي نمايند» و معتقدند در جوامع امروزي راهطبيعي به قدرت رسيدن احزاب، شركت آنها در انتخابات سراسري و ارائه برنامههاي خود به مردم براي كسب آراي اكثريت جامعه است.
اگرچه تعدادي از كارشناسان سياسي انتخاب احمدينژاد به عنوان نهمين رئيس جمهور اسلامي را ماحصل فعاليت گسترده احزاب و جمعيتها در جريان انتخابات ميدانستند و پيشبيني ميكردند نقش احزاب در دولت جديد پر رنگتر از گذشته باشد، اما آغاز به كار دولت خبري غير از اين به همراه داشت.
شهردار سابق تهران كه حالا بر صندلي رياست جمهوري تكيه زده بود، ترجيح ميداد بدون ياري گرفتن از اين نهادهاي سياسي- اجتماعي كشور را اداره كند.اين دولت در جريان اختلافاتي كه بر سر پيروزي در سومين دوره شوراي مركزي خانه احزاب بين دو جناح سياسي كشور بروز داد نيز عملكرد قابل دفاعي از خود نشان نداد.
البته اين پايان داستان نبود، چنانکه احمدينژاد در جريان ديداري يك روزه از قم در مراسم اختتاميه همايش بزرگ مبلغان ويژه ماه رمضان شركت كرد تا با اعلام اينكه «دولت، نظام اجرايي كشور را از بند مطالبات پايان ناپذير احزاب رها كرد و دولت نهم هيچ تعهدي به احزاب ندارد و بنده نيز يك ريال هم به احزاب باج ندادم و تا آخر هم باج نخواهم داد»، تندترين موضع دولت در خصوص احزاب سياسي كشور را رقم زده باشد، موضعي كه با انتقاد احزاب مواجه شد.
در كنار هم گذاشتن اين چند نكته به عنوان قطعاتي از پازل مناسبات دولت و احزاب، موضوع بررسي قدرت احزاب سياسي در ايران را قابل تامل ميكند . اينكه در شرايط جديد بوجود آمده در دولت نهم احزاب سياسي تا چه مقدار قدرتمند هستند و تعامل آنها با دولت كه از كانونهاي قدرت به شمار ميرود چگونه است؟ موضوعي است كه محمد كاظم انبارلويي از اعضاي ارشد حزب موتلفه اسلامي در درباره آن گفت: با توجه به فعاليت حدود 200 حزب و تشكل در سراسر ايران، ما شاهد فعاليت و تلاش برجسته احزاب در كشور هستيم، اگرچه برخي از اين احزاب در حد و اندازه يك انجمن اسلامي و يا يك جريان تشكيلاتي هستند، اما 10 تا 15 حزب نيز وجود دارند كه ميتوان آنها را در دايره احزاب قدرتمند ايران قرار داد.
وي با بيان اينكه فعاليت گسترده احزاب در جريان انتخابات رياست جمهوري نهم مصداق بارز فعاليتهاي احزاب در كشور بود، تصريح كرد كه در آن انتخابات احزاب حدود 8 كانديدا براي رياست جمهوري داشتند كه در ميان آنها احمدينژاد با پشتوانه و ياري احزاب و تشكلهاي اصولگراهاست بر صندلي رياستجمهوري تكيه بزند كه اين نشان از قدرت احزاب دارد.
اسماعيل گرامي مقدم، سخنگوي حزب اعتماد ملي هم با تاكيد بر اينكه سابقه تاريخي فعاليت حزبي در ايران موفقيتآميز نبوده، ابراز عقيده كرد كه احزاب تنها در فضاي بوجود آمده پس از دوم خرداد بود كه فعاليت قابل توجهي داشتند ، در آن زمان تكثر افكار در نتيجه فضاي سياسي كشور بود و كمك به احزاب فزوني پيدا كرد و سازماندهي خوبي نيز انجام شده بود.
وي افزود: اما پس از خروج اصلاحطلبان از دولت، در دولت احمدينژاد شاهد كم لطفيهايي به احزاب بوديم، آنچنان كه مجلس هم مصوباتش در خصوص كمك به احزاب را تكرار نكرد و به نوعي اركان قدرت روي خوشي به احزاب نشان ندادند، هر چند برخي افراد حاضر در قدرت برحزبي شدن جامعه تاكيد داشتند.
گرامي مقدم در ادامه با اشاره به اينكه حتي اصولگريان هم نتوانستند تعامل خوبي با دولت داشته باشند، ادامه داد كه شايد همين موضوع، دليل بسياري از اقدامات كارشناسي دولت در برخي زمينهها بود كه حتي منجر به انتقادات از سوي احزابي شد كه منجربه پيروزي احمدينژاد شدهاند و حالا مورد انتقاد دولت نهم هستند.
سخنگوي اعتماد ملي همچنين درباره تعامل دولت با احزاب جريان مقابل هم، چنين توضيح داد كه از درون دولت صداهاي ناهنجار ضد حزبي شنيده ميشد مبني بر اينكه احزاب مانع توسعه يافتگي هستند و چنين موضعگيريهايي نه تنها جامعه را نسبت به رويكرد حزبي تصديق نكرد بلكه تا حدودي نااميدكننده بود.
گراميمقدم پرداختن به كيفيت احزاب را لازمه قدرتمند شدن آنها دانست و گفت: اگر تعداد احزاب كمتر باشد نفوذ آنها در لايههاي مردم و قدرت بيشتر خواهد بود.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر