زیارت در میان جنازه ها
صدای ناله و شیون ! جستجو میان پیکر های تکه تکه شده ! گشتن میان و درست و پاهایی که هر کدام گوشه ای افتاده اند و چشم و گوش هایی که از در و دیوار آویزان شده اند ! این صحنه ها برای کسانی که آخر هفته گذشته را در دیاله و کاظمین عراق بودند صحنه های نا آشنایی نیست . افرادی که ما آنها را تروریست می خوانیم پنجشنبه و جمعه هفته گذشته در 3 انفجار آنقدر آدم و آنقدر ایرانی کشتند که رادیو ، تلویزیون و روزنامه ها از لغت فاجعه استفاده کردند .
اما چرا باید چنین لغتی برای چندمین بار استفاده شود . مگر نمی دانیم عراق نا امن است . مگر خودمان و حکومتمان این ادعا را نداریم که آمریکایی ها نتوانسته اند و نمی توانند امنیت را در شهرهای دشمن سابق و همسایه امروزمان عراق برقرار کنند و ناتوان هستند و امنیت باید به دست کشور های منطقه باشد ؟
پس چرا هر سال چند مرتبه باید خبری این چنینی بشنویم و بخوانیم که فلان تعداد از هموطنانمان در انفجار فلان شهر و استان عراق کشته و یا بعضاً شهید شده اند . چرا باید مجری تلویزیون یا رادیو از خواندن حملاتی اینچنینی که «خوشبختانه هیچ یک از هموطنانمان در این انفجار کشته یا زخمی نشده اند» گل از گلش بشکفد؟ پس مقصر اتفاقاتی از این دست خودمان هم هستیم ، مسئولانی که اجازه چنین سفر هایی را صادر می کنند کجا هستند تا جواب شوهران بی همسر ، زنان بیوه و کودکان یتیم شده را بدهند ؟ آیا بوسیدن حرم شش گوشه سالار شهیدان (ع) با این تلافات بجاست ؟