۱۳۸۷ تیر ۸, شنبه

می کشیم و افتخار می کنیم !

می کشیم و افتخار می کنیم !


 



 


بعد از بسته شدم روزنامه تهران امروز و بیکار شدن تعداد زیای از شاغلین در این روزنامه ، امید توشه ، خبرنگار گروه اجتماعی تهران امروز در مطلبی در وبلاگش (یادداشت های بی مخاطب ) به انتقاد از مسئولان و نویسندگان ویژه نامه تهران امروز پرداخت که افرادی هستند غیر از تحریریه اصلی روزنامه . انتقادی که به عقیده بسیاری از اعضای تحریریه اصلی روزنامه تهران امروز درست بود . اما گویا دوستانی که در تحریریه ویژه نامه مشغول به فعالیت بودند ، در مقابل این انتقاد تاب نیاورده و اظهار نظر کردند. البته نام این دوست نسبتا" عزیز که مدعی کار در ویژه نامه است برای بسیاری از ما ناشناس بود ، اما . . .


جواب اسـمـــاعیـــــل ســلـطنــــت پـــــــور به امید توشه :


سلام همکار گرامی اتفاقی اومدم اینجا از اینکه روزنامتون توقیف شد متاسفم شما هم بی انصافی نکنید که این تیم کیا بودن و نمیشناختیم و تا حالا اسمشون و به اسم روزنامه نگار ندیده بودیم که شاید شما نشناسید من یکی از هموناییم که تو ویژه نامه مطلب داشتم بقیه بچه ها هم همه حرفه ای بودن نه تو تهران امروز تو بقیه جاها. نکنه شما فقط تهران امروزی هارو روزنامه نگار میدونید؟! درضمن دو نکته بگم تا خیالت راحت باشه1- اگه ویژه نامه خوب در نیومده بود توقیف نمی شد شما باید بدونید وقتی یه روزنامه توقیف میشه که حسابی از دستش شاکی شده باشن یه بار دیگه بخون ببین انتقاد ی ترین ویژه نامه هست یا نیست؟ 2- شک نداشته باش که انتشار اون مطالب با هماهنگی بالا سریاتون بوده بنابراین خیال نکنید یه عده اوومدن مطلب دادن هیچ کس نخوند ببینه چی نوشتن و بعد هم عذرخواهی کنن که بابا اینجا جوونن!


ابراز تاسف جناب آقای سلطنت پور برای جماعتی که با تلاش ایشان و هم قطارانشان از کار بی کار شده اند در نوع خود بی نظیر است . به خصوص که ایشان توقیف ویژه نامه را به عنوان یکی از دلایل اصلی خوب بودن ویژه نامه معرفی کردند و این ویژه نامه را انتقادی ترین ویژه نامه می دانند . اما یک نکته نه چندان جالب در کامنت جناب سلطنت پور هست مبنی بر این که (((شک نداشته باش که انتشار اون مطالب با هماهنگی بالا سریاتون بوده بنابراین خیال نکنید یه عده اوومدن مطلب دادن هیچ کس نخوند ببینه چی نوشتن و بعد هم عذرخواهی کنن که بابا اینجا جوونن!))). موضوعی که واقعا" جالب به نظر می رسه و باید جوابی برایش پیدا کرد .


ایشان همچنین در قسمتی از مطلبشان در باره تعطیل شدن روزنامه تهران امروز، چنین اظهار نظر فرموده اند !!!!!(من شخصا به جز نگرانی از بابت بیکار شدن تعدادی از همکارا هیچ عرق و علاقه ای به تهران امروز نداشتم و ندارم و اصلا هم این روزنامه رو پیگیری نمی کردم و هیچ وقت هم فکرشو نمیکردم.)


 

۱۳۸۷ تیر ۵, چهارشنبه

روز مادر بود


روز مادر بود


 



 


گفتم می خوام واسه روز مادر ، برای مادرم هدیه بخرم . یادم افتاد 3 روز پیش روزنامه تعطیل شده . گفتم بی خیال یه چیزی می خرم که ارزون باشه . یادم افتاد روزنامه لغو امتیاز شده . با کارت عابر بانک جلوی یکی از دستگاه های خودپرداز منتظر موندم تا نوبتم بشته . مادرم زنگ زد . گفت بهنام امروز چیزی نخری ها . . . گفتم چرا ؟ گفت بعدا وقت هست . گفتم ای بابا . . . گفت جون مامان چیزی نخر . . . بذار واسه بعد . . .


رفتم خونه . چیزی نخریدم . رفتم و صورتش رو بوسیدم . بوی سیب می داد . . .


 


 

شلیک ضدهوایی ها در غرب تهران

شلیک ضدهوایی ها در غرب تهران


 



 


عصر روز چهارشنیه  ،‌صدای شلیک های هوایی در بخشی از غرب تهران و اطراف استادیوم آزادی ،‌ مردم این منطقه را مضطرب کرد.


به گزارش عصرایران ، ساکنان دهکده المپیک منبع این شلیک ها را توپ های ضد هوایی مستقر در منطقه دانستند که تا کیلومترها آن سوتر ، صدایشان شنیده می شد.


شاهدان عینی ماجرا همچنین گفتند که همزمان با این شلیک ها،‌یک شیء پرنده را در فضای منطقه دیده اند که برای دقایقی ثابت بود ولی پس از پرحجم شدن شلیک ها،‌ از آسمان غرب تهران دور شده است .


 

۱۳۸۷ تیر ۲, یکشنبه

یادداشت مشاور جوانفکر درباره ویژه نامه تهران امروز

یادداشت مشاور جوانفکر درباره ویژه نامه تهران امروز


 


سوختن در عین ساختن را باید تمرین کرد


 



 


روز اول هفته یعنی شنبه را با دریافت تماسهای مکرر از راههای دور و نزدیک، آغاز کردم ، تماسهایی که به اتفاق از اوج تاسف و ناراحتی دوستداران و علاقمندان به دولت نهم نسبت به ویژه نامه روزنامه “تهران امروز” به مناسبت سوم تیر، سالروز پیروزی دکتر احمدی نژاد در انتخابات ریاست جمهوری حکایت می کرد.


 


روایت کیهان از ویژه نامه تهران امروز

روایت کیهان از ویژه نامه تهران امروز


 


سياه نامه اي در پوشش ويژه نامه !


روزنامه تهران امروز ، روز گذشته با انتشار ويژه نامه اي 16 صفحه اي، سياه نمايي عليه رئيس جمهور و دولت را بسيار فراتر از رويه معمول روزنامه هاي زنجيره اي به انجام رساند! به بخشهايي از عبارات بكار رفته دراين روزنامه توجه كنيد:


«دوران مديريت دولت نهمي ها بر پايتخت چنان بود كه در سومين سالگرد تشكيل اين دولت هنوز يادگاري هاي بسيارش بر پيكره اين شهر خودنمايي مي كند... ابهامات و تخلفات مالي شهرداري تهران در زمان مديريت احمدي نژاد يادگاري دولت نهمي ها و شاهنامه اي از شاهكارهاي شهردار ديروز و رئيس جمهور امروزمان است...


گزارش تابناک از لغو امتیاز تهران امروز

گزارش تابناک از لغو امتیاز روزنامه تهران امروز


 


انتخابات رياست‌جمهوري و برخورد با اولين رسانه


 


در حالي كه درست يك سال تا انتخابات رياست‌جمهوري دهم مانده، انتشار ويژه‌نامه روزنامه «تهران امروز» كه به موضوع سالگرد انتخابات رياست‌جمهوري و انتخاب دكتر احمدي‌نژاد پرداخته بود، به قيمت لغو پروانه اين روزنامه تمام شد.


شماره ای که روی دکه نرفت !!!


شماره ای که روی دکه نرفت !!!


 


 


 


ساعت 11 شب بود که تلفن همراهم زنگ زد . خانم ,عظیمی – از همکاران قبلی ام در روزنامه تهران - امروز پشت خط بود . بعد از سلام و احوال پرسی سوالی از من پرسید که درجا میخکوب شدم . اینکه " آیا تهران امروز توقیف شده ؟ "


خبری که خیلی وقت بود منتظر شنیدنش بودم ، ولی نه به این زودی . . . باورم نشد . با خانم نسرین وزیری –خبرنگار پارلمانی – تماس گرفتم . اطلاعات وزیری هم مثل من نصفه و نیمه بود . به علی حسینی – دبیر سرویس سیاسی – زنگ زدم که اطلاعات بیشتری از ما نداشت . اما تماس حامد وفایی – خبرنگار مهر – از بقیه کامل تر بود . وفایی می گفت که خبر صحت داره و روزنامه دیگه اجازه چاپ نداره . . . خانم عظیمی بعد از چند دقیقه صحت خبر را که از کیوان کثیریان – یکی از معاونان سردبیر روزنامه تهران امروز – پرسیده بود ، زنگ زد تا آب پاکی را روی دستم ریخته باشد .


ساعت 7:30 صبح قبل از امتحان ، جلوی دکه روزنامه فروشی رفتم . تنها روزنامه های کارگزاران و ایران (ارگان دولت) خبر را کار کرده . البته نه خبری را که دیروز شنیده بودم . یعنی خبری ار توقیف روزنامه نبود و مسئولان هیات نظارت دستور لغو امتیاز روزنامه را داده بود . این یعنی هیچ امیدی به بازگشایی روزنامه نداشته باشید .


با این که 4 روز مرخصی گرفته بودم بعد از امتحان سری به روزنامه زدم . همه چیز به هم ریخته بود . بچه های یا روزنامه می خواندند و یا در سایت های مختلف پیگیر کم و کیف خبر لغو روزنامه هستند . بعضی هم از این از این که مقام و جایگاه خود را از دست داده داده اند ، ناراحت بودند . برخی هم نگران قسط های آخر ماه بودند که . . .  احمد جلالی فراهانی خم دوربین به دست از وضعیت همکاران فیلم مستند می گرفت و از لابی هایی که در گوشه و کنار روزنامه شکل می گرفت تصویر برمی داشت .


از خبر ها می شد این طور برداشت کرد که دلیل لغو امتیاز روزنامه عکس و مطالبی بود که در ویژه نامه سوم تیر روزنامه تهران امروز که روز شنبه منتشر شده بود . ویژه نامه ای که نوع مطالب و عکس های منتشر شده در آن عذر خواهی مسئولان و مدیران روزنامه را در شماره روز یکشنبه به دنبال داشت ، شماره ای که هیچگاه روی دکه نرفت . . .


عذرخواهی


روز گذشته روزنامه «تهران امروز» ويژه‌نامه هفتگي خود را به موضوع پرونده سوم تير اختصاص داد و در اين رابطه مطالب متعدد و متنوعي در قالب نقد عملكرد دولت در حوزه‌هاي مختلف از جمله اقتصادي و سياسي منتشر كرد.


اين ويژه‌نامه كه از سوي جمعي از جوانان متعهد واصولگرا كه معتقد به مباني نظام و رهبري هستند تهيه مي‌شود، متاسفانه در شماره ديروز خود حاوي مطالبي خارج از فضاي اعتدال و نقد عالمانه بود. شايد اين انحراف را بتوان به شور‌ و هيجان روزنامه‌نگاري در دوره جواني منتسب كرد كه البته هيچ دليلي نمي‌تواند اين اشتباه را توجيه كند. به هرحال مسوولان روزنامه «تهران امروز» اين قصور را در درجه اول متوجه خود مي‌دانند و براي رفع هرگونه شبهه‌اي يادآوري نكات زير را ضروري مي‌دانند:


1 - بر هيچ كس پوشيده نيست كه دولت نهم با روي كار آمدن خود شعارهاي ناب و اصيل انقلاب را احيا و عدالت‌طلبي را به گفتمان اول جامعه‌ تبديل كرد. از بين بردن فاصله‌ها ميان مسوولان اجرايي و مردم و حضور بي‌واسطه ميان اقشار مختلف از جمله ثمرات اين رويكرد بوده است.


بنابراين نبايد از دايره انصاف خارج شد و آنچه نقطه قوت اين دولت تلقي مي‌شود را در لابه‌لاي انتقادات به فراموشي سپرد. چه آنكه رهبر معظم انقلاب نيز بارها اين رويكرد مردمي و عدالت‌خواهانه و تلاش خستگي‌ناپذير دولت را ستوده‌اند.


2 - نگاه روزنامه «تهران امروز» در مباحث تخصصي همواره نقد علمي و كارشناسانه – به استثناي ويژه‌نامه اخير- بوده و سعي كرده نقد علمي را سرلوحه فعاليت خود قرار دهد. در اين ميان هرگاه نوك پيكان نقد، مصالح نظام و منافع ملي را نشانه مي‌رفته، از درج و انتشار آن خودداري كرده چرا كه معتقد به نقد درون گفتماني است و نقد علمي و كارشناسانه را مساعدت مسوولان محترم اجرايي در اجراي وظيفه خطير خود ارزيابي مي‌كند.


3 - بار ديگر اعلام مي‌كنيم كه ويژه‌نامه روز گذشته از اين رويكرد علمي و معتدل تهي بوده و شوراي سردبيري روزنامه بدين وسيله و با صراحت تمام از مسوولان دولتي عذرخواهي نموده و دوام توفيقات اين عزيزان را آرزو مي‌كند.


گزارشی که چاپ نشد !!!


گام های احزاب بیرون از دایره قدرت 


(این گزارش در آخرین شماره روزنامه تهران امروز منتشر شد ، که البته به دلیل لغو امتیاز روزنامه این شماره هیچگاه چاپ نشد!)



نظريه‌پردازان علوم سياسي و اجتماعي در غرب، حزب را چنين تعرف مي‌كنند كه «حزب، محلي است براي اجتماع تعدادي از افراد كه با ايدئولوژي و هدف واحد، در پي كسب اكثريت پارلمان و قوه مجريه هستند تا برنامه‌ها و سياست‌هاي نظري خود را براي اداره كشور اجرايي نمايند» و معتقدند در جوامع امروزي راه‌طبيعي به قدرت رسيدن احزاب، شركت آنها در انتخابات سراسري و ارائه برنامه‌هاي خود به مردم براي كسب آراي اكثريت جامعه است.


اگرچه تعدادي از كارشناسان سياسي انتخاب احمدي‌نژاد به عنوان نهمين رئيس جمهور اسلامي را ماحصل فعاليت گسترده احزاب و جمعيت‌ها در جريان انتخابات مي‌دانستند و پيش‌بيني مي‌كردند نقش احزاب در دولت جديد پر رنگ‌تر از گذشته باشد، اما آغاز به كار دولت خبري غير از اين به همراه داشت.


شهردار سابق تهران كه حالا بر صندلي رياست جمهوري تكيه زده بود، ترجيح مي‌داد بدون ياري گرفتن از اين نهادهاي سياسي- اجتماعي كشور را اداره كند.اين دولت در جريان اختلافاتي كه بر سر پيروزي در سومين دوره شوراي مركزي خانه احزاب بين دو جناح سياسي كشور بروز داد نيز عملكرد قابل دفاعي از خود نشان نداد.


البته اين پايان داستان نبود، چنانکه احمدي‌نژاد در جريان ديداري يك روزه از قم در مراسم اختتاميه همايش بزرگ مبلغان ويژه ماه رمضان شركت كرد تا با اعلام اينكه «دولت، نظام اجرايي كشور را از بند مطالبات پايان ناپذير احزاب رها كرد و دولت نهم هيچ تعهدي به احزاب ندارد و بنده نيز يك ريال هم به احزاب باج ندادم و تا آخر هم باج نخواهم داد»، تندترين موضع دولت در خصوص احزاب سياسي كشور را رقم زده باشد، موضعي كه با انتقاد احزاب مواجه شد.


در كنار هم گذاشتن اين چند نكته به عنوان قطعاتي از پازل مناسبات دولت و احزاب، موضوع بررسي قدرت احزاب سياسي در ايران را قابل تامل مي‌كند . اينكه در شرايط جديد بوجود آمده در دولت نهم احزاب سياسي تا چه مقدار قدرتمند هستند و تعامل آنها با دولت كه از كانون‌هاي قدرت به شمار مي‌رود چگونه است؟ موضوعي است كه محمد كاظم انبارلويي از اعضاي ارشد حزب موتلفه اسلامي در درباره آن گفت: با توجه به فعاليت حدود 200 حزب و تشكل در سراسر ايران، ما شاهد فعاليت و تلاش برجسته احزاب در كشور هستيم، اگرچه برخي از اين احزاب در حد و اندازه يك انجمن اسلامي و يا يك جريان تشكيلاتي هستند، اما 10 تا 15 حزب نيز وجود دارند كه مي‌توان آنها را در دايره احزاب قدرتمند ايران قرار داد.


وي با بيان اينكه فعاليت گسترده احزاب در جريان انتخابات رياست جمهوري نهم مصداق بارز فعاليت‌هاي احزاب در كشور بود، تصريح كرد كه در آن انتخابات احزاب حدود 8 كانديدا براي رياست جمهوري داشتند كه در ميان آنها احمدي‌نژاد با پشتوانه و ياري احزاب و تشكل‌هاي اصولگراهاست بر صندلي رياست‌جمهوري تكيه بزند كه اين نشان از قدرت احزاب دارد.


اسماعيل گرامي مقدم، سخنگوي حزب اعتماد ملي هم با تاكيد بر اينكه سابقه تاريخي فعاليت حزبي در ايران موفقيت‌آميز نبوده، ابراز عقيده كرد كه احزاب تنها در فضاي بوجود آمده پس از دوم خرداد بود كه فعاليت قابل توجهي داشتند ، در آن زمان تكثر افكار در نتيجه فضاي سياسي كشور بود و كمك به احزاب فزوني پيدا كرد و سازماندهي خوبي نيز انجام شده بود.


وي افزود: اما پس از خروج اصلاح‌طلبان از دولت، در دولت احمدي‌نژاد شاهد كم لطفي‌هايي به احزاب بوديم، آنچنان كه مجلس هم مصوباتش در خصوص كمك به احزاب را تكرار نكرد و به نوعي اركان قدرت روي خوشي به احزاب نشان ندادند، هر چند برخي افراد حاضر در قدرت برحزبي شدن جامعه تاكيد داشتند.


 گرامي مقدم در ادامه با اشاره به اينكه حتي اصولگريان هم نتوانستند تعامل خوبي با دولت داشته باشند، ادامه داد كه شايد همين موضوع، دليل بسياري از اقدامات كارشناسي دولت در برخي زمينه‌ها بود كه حتي منجر به انتقادات از سوي احزابي شد كه منجربه پيروزي احمدي‌نژاد شده‌اند و حالا مورد انتقاد دولت نهم هستند.


سخنگوي اعتماد ملي همچنين درباره تعامل دولت با احزاب جريان مقابل هم، چنين توضيح داد كه از درون دولت صداهاي ناهنجار ضد حزبي شنيده مي‌شد مبني بر اينكه احزاب مانع توسعه يافتگي هستند و چنين موضع‌گيري‌هايي نه تنها جامعه را نسبت به رويكرد حزبي تصديق نكرد بلكه تا حدودي نااميدكننده بود.


گرامي‌مقدم پرداختن به كيفيت احزاب را لازمه قدرتمند شدن آنها دانست و گفت: اگر تعداد احزاب كمتر باشد نفوذ آنها در لايه‌هاي مردم و قدرت بيشتر خواهد بود.


پروانه انتشار تهران امروز لغو شد


پروانه انتشار تهران امروز لغو شد


 


  لوگوی تهران امروز


 


گفته می شود روزنامه تهران امروز به شهردار فعلی تهران گرایش دارد در پی انتشار مطالب انتقادآمیز از عملکرد دولت محمود احمدی نژاد، پروانه انتشار روزنامه تهران امروز لغو شد.


تهران امروز در ویژه نامه سالگرد انتخاب محمود احمدی نژاد به ریاست جمهوری که روز اول تیر منتشر شده بود، ضمن انتقاد از کارنامه اقتصادی و مالی او، عملکرد مالی آقای احمدی نژاد را در دوران شهرداری تهران به زیر سوال برده بود.


در پی احضار قربانزاده، مدیر مسوول تهران امروز به دادگاه رسيدگي به تخلفات كاركنان دولت و رسانه ها، پروانه این روزنامه به علت افترا و فقدان شرایط انتشار لغو شد.


این درحالی است روزنامه تهران امروز در یادداشتی در شماره روز یکشنبه خود که در وب سایت این روزنامه هم منتشر شده است، از انتشار مطالب انتقادی در ویژه نامه خود عذرخواهی کرد.


به نوشته تهران امروز، ویژه نامه این روزنامه "حاوی مطالبی خارج از فضای اعتدال و نقد عالمانه" بوده است و علت آن "شور و هیجان روزنامه نگاری در دوران جوانی" دست اندرکاران آن بوده است.


سایت های نزدیک به رئیس جمهور در واکنش به انتشار این ویژه نامه، از محمد باقر قالیباف، شهردار تهران، به علت انتساب روزنامه تهران امروز به او انتقاد کرده اند.


گفته می شود تعدادی از مسوولان روزنامه تهران امروز از نزدیکان سیاسی آقای قالیباف هستند.


این در حالی است که بعضی کارشناسان انتشار ویژه نامه روزنامه تهران امروز و توقیف این روزنامه را بیانگر آغاز زودهنگام رقابت های انتخاباتی محمود احمدی نژاد و محمد باقر قالیباف برای پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری سال آینده دانسته اند.


علی اکبر جوانفکر، مشاور مطبوعاتی رئیس جمهور در واکنش به این خبر در مطلبی که در وبلاگ خود نوشته است، با انتقاد از این ویژه نامه ، از هواداران رئیس جمهور خواست ، از هر گونه واکنشی به این روزنامه خودداری کنند.


او همچنین از انتساب این مطالب به شهردار تهران ابراز تعجب کرده است.


آقای جوانفکر در وبلاگ خود نوشت: " برای بنده سخت است که باور کنم، آقای قالیباف به عنوان شهردار تهران در چنین امری دخالت دارد. مگر می شود کسی که خود را دین دار و اهل نماز و عبادت می داند، از رهبری تبعیت می کند، مدعی اخلاق و انصاف، جوانمردی، ارزشها و مدافع ارزشمدارانی چون چمرانهاست و مرگی مانند مردن شهید چمران را آرزو می کند، هدایت و مدیریت تبلیغات مسموم، توهین آمیز، تحقیر کننده و همراه با تمسخر و تخریب علیه دولت نهم را برعهده داشته باشد ! این دو با هم قابل جمع نیست. یا این دروغ است یا آن."


 


۱۳۸۷ خرداد ۳۱, جمعه

جندالله آزادي سربازان نيروي انتظامي را مشروط کرد

 


 


 جندالله  آزادي سربازان نيروي انتظامي را مشروط کرد


 


 


 


تلويزيون العربيه گزارش داد كه گروه تروريستي موسوم به «جندالله» كه چند تن از اعضاي نيروي انتظامي ايران را گروگان گرفته، اعلام كرده است در صورت آزاد نشدن افرادش كه در زندان به سر مي برند، آن‌ها را خواهد كشت.


این شبکه تلويزيون عرب زبان روز پنج‌شنبه اقدام به پخش تصاويري ويدئويي از جندالله کرد که در آن گروگان‌ها كه چند تن از آن‌ها گريه مي‌كردند، در كنار مردان مسلح نقابدار قرار داشتند.


براساس گزارش رويتر، اين گروه تروريستي، جمعه 7تيرماه‌ را به عنوان آخرين فرصت تهران براي برآورده كردن خواسته‌هاي‌شان از جمله آزاد كردن اعضاي دربند اين گروه تعيين كرده است.


العربيه همچنین اعلام كرد كه اگر اين درخواست‌ها برآورده نشود اين گروه اعدام گروگان‌ها را آغاز مي‌كند.


خبرگزاري فرانسه نيز با اشاره به گزارش العربيه گزارش داد که در اين تصوير ويدئويي كه بدون صدا پخش شد افرادي با لباس نظامي در حالي نشان داده شد كه زانو زده بود و به نظر مي‌رسيد مردان نقاب پوشي كه ايستاده بودند، آن‌ها را تهديد مي‌كردند.


بر این اساس جندالله ضمن درخواست براي آزادي اعضاي زنداني‌اش خواستار محاكمه يك قاضي بركنار شده در «دادگاهي منصف» شد، و در اين باره توضيح بيش‌تري نداد.


اما این درحالیست که این گروه تروریستی جندالله روز چهار شنبه و پیش از گزارش فوق از العربیه دو تن از مأموران گروگان گرفته شده را به شهادت رسانده بود .


در حالي كه جلال سياح ، معاون امنيتي استانداري سيستان‌وبلوچستان از سلامت كامل شانزده گروگان ايراني در دست تروريست‌ها خبر داده بود و حتی از استقرار آنان در منطقه «پنج‌گور» بلوچستان پاكستان خبر داده بود، خبری مبنی بر تيرباران دو رزمنده غيور «ناجا» در بامداد سه‌شنبه روی پایگاه خبری تابناک گذاشته شد .


افراد گروه جندالله پنجشنبه شب هفته گذشته با حمله به یک پاسگاه انتظامی در شهرستان سراوان در استان سیستان و بلوچستان در نزدیکی مرز پاکستان، شانزده مأمور انتظامی را به گروگان گرفتند و بعداً اعلام کردند که آنها را به پاکستان انتقال داده اند.


 


 

۱۳۸۷ خرداد ۲۷, دوشنبه

افتضاح در زنجان

افتضاح در زنجان


 


دانشجویان دانشگاه زنجان نقشه معاونت دانشجویی این دانشگاه برای تجاوز به یکی از دختران دانشجو را فاش ساختند. دکتر حسن مددی که از اساتید گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه زنجان و معاون دانشجویی دانشگاه زنجان می باشد قصد داشت با تهدید یکی از دانشجویان دختر وی را مجبور به ارتباط جنسی نماید.


پس از آنکه یکی از دانشجویان دختر دانشگاه زنجان به کمیته انضباطی احضار شده بود، دکتر مددی این دختر دانشجو را تحت فشار قرار داده بود تا به خواسته های بی شرمانه وی تن دهد. مددی تنها راه این دختر دانشجو برای جلوگیری از اخراج شدن از دانشگاه را پذیرش خواسته های شوم وی دانسته بود. پس از ادامه تهدیدهای معاونت دانشجویی، دانشجویان دانشگاه تصمیم گرفتند نقشه شوم دکتر مددی را فاش سازند.


ساعت هفت بعد از ظهر روز گذشته این دانشجوی دختر در حالیکه یک ضبط صوت نیز با خود به همراه داشت، با معاون دانشجویی در دفتر وی قرار گذاشت و هنگامیکه معاون دانشگاه برای انجام این عمل ننگ آور در حال درآوردن پیراهنش بود دانشجویان به دفتر وی یورش برده و ضمن جلوگیری از این عمل شرم آور از این اقدام فیلمبردای نمودند و پس از آن اقدام به برگزاری تجمع اعتراضی نمودند.


به دنبال افشای این مساله و تهدیدات معاون دانشجویی دانشگاه زنجان، بیش از ۳۰۰۰ نفر از دانشجویان شب گذشته تجمع کرده و خواستار استعفای دکتر مددی معاونت دانشجویی، و دکتر نداف، رئیس دانشگاه زنجان شدند. در این تجمع که تا پاسی از شب نیز ادادمه داشت دانشجویان دختر و پسر دانشگاه زنجان به محض حاضر شدن ریاست دانشگاه در جمع دانشجویان یکصدا استعفای کادر ریاست دانشگاه را خواستار شدند. عده ای زیادی از دانشجویان دانشگاه زنجان شب را در سالن ورزش دانشگاه سپری کردند تا صبح با اضافه شدن باقی دانشجویان به جمع متحصنین، تحصن تا رسیدن به خواسته های دانشجویان که توسط شورای متحصنین اعلام خواهد شد ادامه پیدا کند. ضمناً امتحانات یکشنبه و دوشنبه دانشگاه زنجان لغو شد.


نکته قابل توجه این است که دکتر مددی کسی است که چند روز پیش به عنوان دبیر هیات نظارت دانشگاه، حکم انحلال انجمن اسلامی دانشگاه زنجان را امضا کرد. یکی از دانشجویان زنجان در همین زمینه به خبرنامه امیرکبیر گفت: “مددی در حالی که هنوز جوهر امضا حکم انحلال انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه زنجان خشک نشده به خیال این که در دانشگاه هیچ صدای معترض و مخالفی باقی نمانده، قصد داشت یک دختر بی پناه را مورد اذیت و آزار قرار دهد.” مددی پیش از این نیز از سال ۱۳۷۴ تا ۱۳۷۶ ریاست دانشکده ادبیات دانشگاه زنجان را بر عهده داشته است.


لازم به ذکر است این هتک حرمت در دانشگاه زنجان در حالی اتفاق می افتد که مشابه همین اتفاق در اردیبهشت ماه در دانشگاه سهند اتفاق افتاد و نسبت به دانشجویان دختر دانشگاه سهند، توسط مسئولین حراست هتک حرمت هایی انجام گرفت. سال گذشته نیز تجاوز مسئول حراست دانشگاه کرمانشاه نسبت به یک دختر دانشجو اعتراضات دانشجویان این دانشگاه و تشکل های دانشجویی را در پی داشت.


همچنین اخبار رسیده از همدان از وضعیت وخیم چند تن از افراد مسموم شده حکایت دارد.


در پی این حوادث دفتر تحکیم وحدت با صدور اطلاعیه ضمن برشمردن حوادث مشابه در دانشگاههای کشور اعلام نمود: «از آنجائیکه وزیر علوم با تکیه بر پاسخگو بودن نسبت به اعمال مسئولین دانشگاهها اقدام به انتصابی نمودن روئسای دانشگاهها و معاونین آنها کرده است، بر این اساس اکنون باید پاسخگوی این اعمال ننگین باشد که تنها در دولت نهم شاهد آن هستیم و باید ضمن معذرت خواهی از جامعه دانشگاهی هر چه سریعتر استعفا دهد.» بیانیه روابط عممومی تحکیم را در ادامه بخوانید.


 


وزیر علوم باید عذرخواهی کرده و استعفا کند


 


در حالی که هر روز اخبار متعددی از محرومیت از تحصیل دانشجویان منتقد و عدم ارائه کارنامه به آنها برای تحصیل در مقاطع بالاتر انتشار می یابد وهمچنین تشکلهای مستقل تعلیق یا منحل می شوند از سوی دیگر کمبود امکانات رفاهی، سو مدیریت مدیران و در نهایت سقوط اخلاقی برخی از حامیان دولت من جمله برخی از مسئولین دانشگاهها هر روز فاجعه می آفریند و البته در این میان ذکر بیکاری، گرانی، فساد اداری و سوء مدیریت گسترده در کشور در سایه حکومت مهروزان نهم خود تکرار مکررات است.


هنوز چند روز از تحصن موفقیت آمیز دانشجویان دانشگاه تربیت معلم به دلیل مشکلات صنفی نگذشته است که اخبار نگران کننده ای از مسمومیت گسترده دانشجویان دانشگاه همدان به دلیل ضعف مدیریت مسئولان به گوش می رسد و در نهایت اخبار نگران کننده ای از تعرض به یک دانشجوی دختر توسط معاون دانشجویی دانشگاه زنجان همگان را در تاثری عمیق فرو می برد. پیشنهاد بی شرمانه برقراری ارتباط نامشروع و اقدام به این عمل -هرچندکه با دخالت دانشجویان ناکام ماند- از سوی معاونت دانشجویی دانشگاه زنجان که سابقه عضویت در نهادهای شبه نظامی را نیز دارد در حالی روی داد که سه روز پیش همان معاون دانشجویی دستور انحلال انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه زنجان را صادر نموده بود و پس از این دستور وی که به گمان خویش از دست منتقدان خلاص شده است، دختری دانشجو که در کمیته انضباطی دارای پرونده بوده است را تحت فشار می گذارد که با وی رابطه نامشروع برقرار نماید و این درحالی است که این فرد در سال اخیر دختران دانشجوی بسیاری را به دلیل پوشش نامناسب به کمیته انضباطی فراخوانده است!!


این اتفاق در حالی روی می دهد که چندی پیش در دانشگاه کرمانشاه مامور حراست با استفاده از حربه کمیته انضباطی به دختری تعرض نمود و در دانشگاه سهند تبریز نیز اخباری دراین زمینه انتشار یافت. هر چند این تنها مدیران دولت نهم در دانشگاهها نیستند که چنین اعمال ننگ آوری را مرتکب می شوند بلکه چند نماینده حامی دولت نیز به دلیل فساد اخلاقی بازداشت شده اند و اخباری مبنی بر فساد مالی سران این گروه در روزهای اخیر منتشر شده است .


مجموعه حوادث رخ داده در دانشگاهها من جمله کمبود گسترده امکانات رفاهی و مسمومیت گسترده غذایی در چند دانشگاه کشور و در نهایت هتک حرمت دختران دانشجو توسط مسئولین دانشگاهی که از ابتدای دولت نهم شاهد آن بوده ایم به خوبی ضعف مدیریتی و اخلاقی دولتمردان نهم را آشکار می سازد و نشان می دهد انگیزه حذف منتقدان در جامعه و به خصوص دانشگاه جهت سرپوش نهادن بر چنین سوء مدیریتها و اقدامات شرم آوری است که برخورد با احزاب و رسانه های منتقد در سطح جامعه و به تبع آن فساد اخلاقی و مالی گسترده حامیان دولت و همچین انحلال انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه زنجان و بروز چنین حادثه ای خود گواه این مدعی است.


در پایان دفتر تحکیم وحدت ضمن ابراز تاسف از حوادث رخ داده در دانشگاه همدان و زنجان اعلام می دارد بی شک وقوع چنین حوادثی در سطح جامعه و دانشگاه در فاصله ای کوتاه، آنهم به وسیله حامیان دولت نتیجه تلاش برای حذف منتقدان و خیال آسوده مجرمان برای انجام چنین اعمالی است. همچنین از آنجا که وزیر علوم با تکیه بر پاسخگو بودن نسبت به اعمال مسئولین دانشگاهها اقدام به انتصابی نمودن روئسای دانشگاهها و معاونین آنها کرده است بر این اساس اکنون باید پاسخگوی این اعمال ننگین باشد که تنها در دولت نهم شاهد آن هستیم و باید ضمن معذرت خواهی از جامعه دانشگاهی هر چه سریعتر استعفا دهد.


 

۱۳۸۷ خرداد ۲۶, یکشنبه

ريگي در تیررس

ريگي در تیررس


 


 


 


عبدالحميد ريگي، برادر شرور معروف استان سيستان و بلوچستان، عبدالمالك ريگي صبح روز گذشته از سوي مقام‌هاي كويته پاكستان تحويل ايراني‌ها شد تا مسوولان ايراني پس از تلاش و پيگيري چندين ماهه يك گام به دستگيري ريگي نزديك‌تر شوند.


سردار اشتري، رئيس اطلاعات و امنيت نيروي انتظامي كشور ديروز با اعلام اين خبر گفت: با تلاش و پيگيري وزارت امور خارجه، وزارت كشور و نيروي انتظامي، عبد‌الحميد ريگي، برادر عبدالمالك ريگي، شرور معروف صبح ديروز از سوي مقام‌هاي امنيتي كشور پاكستان، تحويل كميته مشترك وزارت امور خارجه، وزارت كشور و نيروي انتظامي شد. وي با تاكيد بر اينكه عبدالحميد ريگي از يكسال گذشته در اختيار مقامات پاكستاني بود، تصريح كرد كه در همين رابطه و طي مذاكراتي كه وزارت امور خارجه با مقامات پاكستاني داشت، صبح ديروز وي به ايران تحويل داده شد. به گفته سردار اشتري، عبدالحميد ريگي جهت انجام تحقيقات و بررسي پرونده هم اكنون در اختيار معاونت امنيتي وزارت كشور است. وزارت كشور حدود دو هفته پيش از دستگيري برادر عبدالمالك ريگي و پنج نفر ديگر از اعضاي گروه جندالله در پاكستان خبر داده بود كه به زودي تحويل ايران خواهند شد. عبد‌الحميد ريگي، برادر عبدالمالك ريگي مسوول حادثه تاسوكي در سال 2006 شناخته مي‌شود كه طي آن دست كم 21نفر، از جمله مسوولان حراست فرمانداري و امور آب زاهدان و يكي از روحانيون دفتر نماينده ولي فقيه در استان سيستان و بلوچستان جان باختند. به گفته يك مقام آگاه، ريگي كه طي سال گذشته در زندان كويته مركز ايالت بلوچستان پاكستان زنداني بود به همراه ‏15‏ نفر ديگر تلاش داشتند با ارائه مدارك جعلي، خود را از اتباع پاكستان معرفي كنند اما با تلاش سفارت ايران در اسلام آباد، وزارت اطلاعات و وزارت امور خارجه به ايران تحويل داده شد‏.‏ اين مقام آگاه افزود‏:‏ قرار بود وكلاي عبدالحميد ريگي صبح امروز (دیروز) لايحه فرجام خواهي خود را به دادگاه عالي كويته و با هدف ممانعت از تحويل وي به ايران ارائه دهند اما قبل از آغاز به كار دادگاه، ريگي به خاك كشورمان انتقال داده شد‏.‏


 



 


اما اين درحالي است كه پنجشنبه شب افراد مسلح ناشناس با حمله به يك پاسگاه انتظامي در بخش سراوان در استان سيستان و بلوچستان در نزديكي مرز پاكستان، 16 مامور انتظامي ايران را گروگان گرفتند كه رئيس پليس اطلاعات و امنيت در اين باره نيز اعلام كرد بر اساس اطلاعات اوليه مشخص شده است كه عوامل گروهك تروريستي جندالله به سركردگي عبدالمالك ريگي با حمله به يك گروه گشت زني پليس در منطقه سراوان اقدام به ربودن تعداد 16 تن از پرسنل نيروي انتظامي كردند.به گفته اشتري گروگانگيران، گروگان‌هاي خود را به خاك پاكستان منتقل كرده‌اند و پليس و وزارت امور خارجه از طريق سفارت پاكستان در تهران در حال پيگيري موضوع هستند و مذاكرات براي آزادي گروگان‌ها با مقامات پاكستاني آغاز شده است.


 



 


همچنين يك منبع دولتي پاكستان در گفت وگو با خبرگزاري فرانسه با بيان اينكه «دولت اين كشور روز جمعه جست و جو براي يافتن اين افراد را آغاز كرده است»، تصريح كرد: در پي درخواست ايران «ما نيروهاي امنيت مرزي را آگاه كرده‌ايم و از آنها خواسته‌ايم به جست‌وجو در مناطق مظنون در كنار مرز ايران بپردازند».همچنين حسينعلي شهرياري نماينده مردم زاهدان در خانه ملت نيز درباره گروگان‌گيري ماموران نيروي انتظامي، با بيان اينكه هنوز اطلاعات كاملي از گروگان‌ها در دست نيست، تصريح كرد: نيروي انتظامي با تمام تلاش به دنبال آزادي اين گروگان‌هاست. همچنين وزارت امور خارجه رايزني‌ها را با مقامات پاكستاني براي پيگيري موضوع آغاز كرده است.

مصاحبه با عماد افروغ


عماد افروغ


این گزارش با دستمایه قرار دادن سخنرانی اخیر قالیباف ، شهردار تهران درباره سیاست و اخلاق سیاسی (مبنی بر این که دنیاس سیاست ، دنیای کثیفی است ) برای صفحه سیاسی روزنامه تهران امروز تهیه شده و به این خاطر با عماد افروغ مصاحبه شده ، چون وی در این باره موضع گیری های زیادی داشته و اخلاق مداری در سیاست از دغدغه های ایشان بوده است .


برخي براي رسيدن به قدرت يا رسيدن به قدرت بيشتر دست به هر رفتار غيراخلاقي مي‌زنند كه البته اين رفتارهاي غيراخلاقي انواع مختلفي دارد.


عماد افروغ  در تشريح اين رفتارهاي غيراخلاقي مي‌گويد: بعضي وقت‌ها افراد رفتارهاي غيراخلاقي را به نام نظام مي‌نويسند. بعضي اوقات منافع شخصي را به جاي منافع كلان نظام القا مي‌كنند، بعضي وقت‌ها هم به نام حفظ نظام بي‌اخلاقي مي‌كنند كه اينها مستلزم مراقبت‌هايي از سوي علما و روشنفكران ماست كه بي‌رحمانه نقد كنند.


گزارش کامل را در ادامه مطلب بخوانید . . .


۱۳۸۷ خرداد ۱۹, یکشنبه

بازیگر سیاسی

 


(آیت الله هاشمی رفسنجانی در مکه )


نمی دونم چرا ! ولی این عکس ها خیلی جالب هستن . . . به قول یکی از دوستام بازی که هاشمی بلده ، هیچ سیاست مدار دیگه ای بلد نیست . . .

۱۳۸۷ خرداد ۱۲, یکشنبه

رگ های گردن و ...




وقتی اعتبار نامه ها تصویب نشد . . . اینجاست که دلیل بعضی بریز و بپاش ها برای راه یافتن به بهارستان معلوم می شود . . .

کریس در سرزمین عجایب


 


کریس دی برگ: برای ایران ترانه می سازم


 



کریس دی برگ ترافیک خیابان های شهر تهران را برای اینکه به او فرصت داد تا با موسیقی سنتی و کلاسیک ایران آشنا شود بسیار دوست داشتنی و لذت بخش توصیف کرد.


کریس دی برگ خواننده پاپ نام آشنای ایرلندی که به دعوت گروه آریان برای صحبت در مورد برگزاری کنسرت و فعالیت های مشترک به ایران سفر کرده ، در سه روز اول سفر خود از بناهای تاریخی و موزه های تهران دیدن کرد. او در آخرین روز سفر هم (چهارشنبه هشتم خرداد ماه سال ۸۷ شمسی) در جمع خبرنگاران حاضر شد و گفت امیدوار است بتواند در «آینده ای نزدیک» و «به دور از جنجال های سیاسی» کنسرت خوبی در ایران برگزار کند.


همکاری مشترک گروه آریان و کریس دی برگ با اجرای ترانه ای برای حمایت از صلح و با نام «نوری تا ابدیت» (the words I love you) از سال ها پیش آغاز شده است.


او در نشستی خبری خود با اشاره به اینکه به ایران آمده تا فقط «آواز بخواند» گفت:« هیچ هدف و انگیزه سیاسی برای سفر به ایران وجود ندارد. من از فرصتی که پیش آمده استفاده کردم تا بتوانم رویای دوران نوجوانی ام را تحقق بخشم و این کشور را ببینم.»


کریس دی برگ سپس در پاسخ به پرسش های کنجکاوانه خبرنگاران درباره نظری که به ایران بعد از دیدن آن دارد گفت:« نگرانی ترور شدن من در ایران که از برخی رسانه ها منعکس شد کاملا بی اساس بود. من به یافتن حقیقت از نگاه مطبوعات اعتقاد ندارم و فکر می کنم نگاه برخی از رسانه ها به ایران جانبدارانه و جهت دار است و اکنون که به ایران سفر کردم می بینم که گفته های آنها درباره سفرم به ایران و حتی نگرانی های خانواده ام بی مورد بوده است.»


او گفت:« ایران کشوری مردن با تمدنی کهن است. اینجا فضای امنی است و احساس خوشایندی نسبت به سفر به ایران دارم. من احساس آزادی را در ایران تجربه کردم در ایران خانوادهها با بچه ها به بیرون می آیند و بیشتر از غرب به فرزندانشان اهمیت می دهند و اولین چیزی که من در رستورانهای تهران دیدم حضور همه نوع قشری بود. در این سفر هم همان احساس سفر به لبنان را دارم و به دنبال فعالیت های انسان دوستانه به اینجا آمده ام.»


 


شب‌های به یاد ماندنی


 


او گفت :« کنسرت من در ایران یکی از شبهای به یاد ماندنی ام خواهد بود و فکر میکنم ترانهای درباره آمدنم به ایران بسازم. شب های خاطره انگیزی در نقاط مختلف دنیا داشته ام و آهنگ های مختلفی چون «شب های پاریس» و «شب های لبنان» داشته ام. می خواهم ترانه ای مشابه را در باره ایران و تهران بسازم.»


کریس دی برگ که چهلمین دهه فعالیت هنریش را پشت سر می گذارد در نشست خبری خود گفت که به موسیقی شرق علاقمند است و آن را دنبال می کرده است. به گفته او، در خانه اش آلبوم های مختلفی از موسیقی کشورهای جهان وجود دارد و موسیقی سنتی ایران را نیز شنیده و به آن علاقمند است.


او در ادامه گفت:« پیشنهاد همکاری گروه جوان و پر طرفدار آریان فرصت آشنایی با موسیقی ایرانی را از نزدیک به من داد و ترافیک سنگین تهران باعث شد فرصت خوبی در این سفر کوتاه چهار روزه داشته باشم و با موسیقی اصیل ایرانی آشنا شود. در این سفر کمتر از سی ثانیه به موسیقی پاپ گوش دادم و بیشتر با کارهای محمدرضا شجریان، حسین علیزاده و کیهان کلهر آشنا شدم.»


بخشی از زمان نشست خبری کریس دی برگ هم به پرسش های متعدد خبرنگاران در مورد محدودیت های ایران برای مجوز اجرا، رقص و اجرا روی صحنه، خواندن برخی از ترانه های او از جمله «بانوی سرخ پوش» و احتمال برگزاری کنسرت اختصاص داشت.


او در پاسخ به این پرسش ها گفت:« مثل هر کشوری در ایران هم ناملایماتی وجود دارد. از سیاست بی خبر نیستم اما چیزهای خوبی که با آن مواجه شدم بسیار زیاد هستند. قطعا در برگزاری کنسرت به قوانین ایران احترام می گذاریم و سعی می کنیم که این اجرا ایجاد تنفر نکند. من این را محدودیت نمی بینم بلکه فکر می کنم نوع متفاوتی از اجرا را خواهیم داشت. اما فعلا چیزی را نمی توان با اطمینان پیش بینی کرد. اما با اطمینان می توانم بگویم من می خواهم در ایران کنسرت برگزار کنم.»


 


موافقت شفاهی


 


در بخشی دیگر از نشست خبری « محسن رجب پور» مدیر برنامه گروه موسیقی آریان هم گفت که مسئولان موسیقی کشور، «موافقت شفاهی» خود را با برگزاری این کنسرت اعلام کرده اند.


او گفت:« وقتی خبر همکاری کریس دی برگ با آریان و سفر به ایران را منتشر کردیم دوستانی بودند که آن را باور نمی کردند. اما خوشبختانه این اتفاق به حقیقت پیوست.»


رجب پور ادامه داد:« حالا هم شبهات و ناباوری هایی درباره کنسرت وجود دارد. اما تا امروز مخالفتی با این برنامه نشده و یقینا اجرای برنامه و انتخاب قطعات با مشورت وزارت ارشاد و در چارچوب قوانین ایران انجام خواهد شد. می دانیم که ایران کشوری چند صدایی است و بعضی موافق و بعضی مخالف این برنامه هستند اما با این وجود گمان می کنم که در ایران اجرای موفقی داشته باشیم.»


او که مدیرعامل شرکت ترانه شرقی هم هست در بخش دیگری از صحبت های خود اعلام کرد که سفر کریس دی برگ، سفری مستقل است و بدون همکاری سازمان های دولتی صورت گرفته.


او درخصوص چگونگی شکل گیری این همکاری گفت:« حضور کریس دی برگ از ایده های 9 ساله من بود که با تلاش یک ساله گروه آریان عاقبت به واقعیت پیوست و بسیار خوشحالم که نخستین آلبوم مشترک کریس دی برگ و گروه موسیقی آریان شکل گرفته است. به همین دلیل هم از آقای دی برگ درخواست کردیم که به همراه تیم فنی خود به ایران سفر کند تا افتخار میزبانی از او را داشته باشیم.»