امروز به نظرم روز مهمی است از دو نظر. اول این که روز ورود امام خمینی به ایران است. دوم هم به خاطر این که بالاخره با هزار سلام و صلوات تونل محترم توحید امروز افتتاح شد.
درباره ورود امام خمینی به ایران بگم که تا به حال این موضوع اینقدر برایم جذاب و جالب نبود. اگرچه در 25 سال و البته از آن زمانی که به قول معروف فرق سیب زمینی با دیب دمینی رو فهمیدم، اعتقاد داشتم این کشور و این نظام با همه کم و کاستی های که دارد، رهبری به بزرگی امام خمینی داشته که هنوز هم کشور تحت تاثیر رهبری ایشان است.
تاکید داشتم که امام آدم بزرگی است و همین دلیلی شده است تا بتواند به پشتیبانی یک ملت در کشور انقلاب کند و ملتی را با خود همراه کند. البته به این کار نداریم که از وقتی چشم باز کردم خیلی هایی که می دیدم به خودشان لعن و نفرین می فرستادند که چرا انقلاب کردیم و چرا و چرا و هزاران چرای دیگر. اما به هر حال امام انسان بزرگی بود و هنوز هم به نظرم هست.
امروز صبح داشتم صحبت های امام در بهشت زهرا را گوش می دادم. حرف هایی که می زد مصداق این روزهای ایران بود. صحبت از شهید ها و کشته شده ها، صحبت از ظلم هایی که به مردم رفته است به خاطر این که مردم می خواهند خودشان سرنوشت خودشان را تعیین کنند. امروز هم به نظرم غیر از این نیست . مگر مردم ایران چه می خواهند؟ مگر جنبش سبز چه می گوید؟ غیر از این است که تنها به نتیجه انتخابات اعتراض دارند و معتقدند رای آنا در آیندشان بی تاثیر بوده است.
حالا هرچه قدر هم که بعضی ها بخواهند جنبش اعتراضی سبز را به آمریکا و این کشور و اون گروه منافق ربط دهند، اعتراض جنبش سبز معلوم و مشخص است. اما همین برچسب های منافق و بیگانه به ملت آنها را عصبانی کرد و باعث شد راه برای برخی تند رو ها و اراذل در عاشورا باز شود. متاسفانه این روزها به قول معروف نان خیلی ها در دعوا پخته می شود.
آیا رای ملت ارزشی ندارد؟ آیا مردم نباید رییس جمهور دلخواهشان را داشته باشند؟ البته برای مجلس هم همین وضع به جود آمده است. به قول امام که می گفت مجلس بر آمده از این دولت هم غیر قانونی است. حالا هم مجلس ما شده است پاتوق تند روهایی که تنها فحاشی بلدند و لاغیر!
بعضی ها با خیال این که با رای مردم به مجلس رفته اند به جای این که به دنبال احقاق حق مردم باشند، شده اند وکیل دولت در مجلس و بی ادبی می کنند و به دنبال منافعشان هستند. بهد ام آنجا را خانه ملت هم گذاشته اند. کدام از مردمی که شما ادعای نمایندگی شان را دارید برای سفرهای خارجی سر و دست می شکنند؟ کدامشان میز های آنچنانی صبحانه و نهار شما را دیده اند؟
بعد ادعای نمایندگی ملت را داری؟ نماینده ملت آن است که برای کمبود ها و ضعف های کشور سر و دست بشکند نه برای دفاع از رییس دولت. شما نماینده ملت هستید یا نماینده دولت؟ بعد برخی از آقایان هم استعفا می دهند که تحت فشار هستند. بعد از چند روز بازی رسانه ای و مانورهای رسانه ای باز به مجلس بازمی گردند. مطمئن باشد بود و نبود افرادی چون روح الله حسینیان و حمید رسایی در مجلس شورای اسلامی هیچ فرقی برای این مردم ندارد، اما از آن سو برای دولت فرق دارد.
آقایانی که این روزها دم از امام می زنند و یاران نزدیک امام خمینی را محارب و اغتشاشگر و سران فتنه می خوانند، بهتر است دوباره حرف ها و اعتقاد های امام را بررسی کنند. آیا این بود راهی امام برای این مردم و این کشور ترسیم کرده بود؟
خیلی دوست داشتم بدانم اگر امام خمینی این روزها زنده بود چه رفتاری داشت و چه واکنشی نشان می داد. آیا آن زمان هم این تند رو ها باز به خود اجازه فحاشی و محکوم کردن این و آن می دادند؟
آنچه قالیباف می آموزد
یکی دیگر از اتفاق های امروز صبح افتتاح تونل توحید بود. افتتاحی که توسط مردم انجام می شد. آقای شهردار تهران هم صحبت هایی درباره تونل و مردم انجام داد. اما اصل موضوع این است که قالیباف به تهرانی ها و حتی ایرانی ها چه چیزی آموخت؟ در این چند سال زندگی به یاد ندارم یک پل روز، ساخت یک خیابان کمتر از 3 یا 4 یا 5 سال طول بکشد.
عادت کرده بودیم که هر عملیات اینچنین یدر شهر سال ها زمان می برد و باید منتظر باشیم شاید بچه هایمان از این خدمات عمرانی استفاده کردند. اما همه می دانیم که در مدت شهرداری کرباسچی اینچنین نبود. اما بعد از کرباسچی باز همان آش و همان کاسه.
یکی مثل احمدی نژاد هم که علاقه خاصی به وام و پول دادن به زمین و زمان داشت خیلی یادمان می آید در تهران موضوع جدیدی را راه اندازی بکند. به جز وام هایی که به همه پرداخت می کرد و بهانه های مختلفی هم داشت. وام هایی که البته صدای همه را در آورده بود.
اما دوران شهرداری محمد باقر قالیباف با همه کم و کاستی های کاری و شخصی اش به نظرم از دوران درخشان شهرداری های ترهان به شمار می رود. تکمیل طرح های نیمه تمامی که در هزارتوی سال ها گیر کرده بودند و انجام طرح هایی که خیلی به طول نمی انجامیدند. همه یادمان هست شهرداری دو سال پیش برای مقابله با برف خیابان ها چه کارهایی کرد و چقدر کمتر از سال های پیش با برف و آب و یخ و گل و شل دست و پنجه نرم کردیم.
پل های رو گذر و زیر گذر در تهران که در یکی دو سال تمام می شدند. تونل توحید و خیلی از پروژه های دیگر که هر کدام به تنهایی می توانستند صندوقی باشند برای برداشت پول های هنگفت. البته شاید هم امروز نیز این برداشتن ها و چپاول ها صورت می گیرد، (اعتقادی به این موضوع ندارم) اما خوب این است که مدت زمان کوتاه تر شده است.
هر چقدر هم بگویند قالیباف نظامی است، اخلاق تندی دارد، وابستگی هیا خاصی دارد و فلان اخلاق بد را دارد و بهمان اخلاق مزخرف، بای بگوییم قالیباف به مردم نشان داد که می توان پروژه های عمرانی را شروع کرد و زود به اتمام رساند.
۳ نظر:
من عم با پاراگراف آخر کاملا مواففم.
آموزندگی !
تیتر را اصلاح بفرمائید .
ممنون از تذکر شما
ارسال یک نظر