چند روز بیشتر به 22 بهمن باقی نمانده است. 22 بهمن امسال با تمام 22 بهمن های این سی سال بعد از انقلاب فرق دارد. انتخابات، مردم، معترضان، سبزها، بسیجی ها، سپاه، تند رو ها، میانه روها، احمدی نژاد، موسوی، کروبی، رضایی، خاتمی، عاشورا، 13 آبان، 16 آذر، جنبش سبز، جنبش سبز علوی، روزنامه، بازداشت، حمله، عقب نشینی، فتنه، اعدام، دادگاه، اعتراف، زندان، محارب، ضد نظام، طرفدار انقلاب، فدایی رهبر، منافق، انجمن سلطنتی، اتهام، عامل بیگانه، نامه، بیانیه، مصاحبه، فحش، بدو بیراه، اتحاد و ...
این هایی که گفتم و خیلی دلایل و موضوعات دیگر باعث شده اند که 22 بهمن امسال مثل سال های پیش نباشد. نگرانی درباره 22 بهمن زیاد است. این نگرانی ها از جنس نگرانی های روز عاشورا است. روز عاشورا اگرچه معترضان اصلاً گمان فکرنمی کردند که به دلیل حرمت امام حسین با تجمع های آرام آنها برخورد شود، اما همه دیدیم و شنیدیم که چه اتفق هایی افتاد.
خیلی هم فرقی نمی کند، هم کشته، زخمی و یا دستگیر شدن معترضان به ناحق بود و هم مورد حمله قرار گرفتن سربازان و بسیجیانی توسط تعداد انگشت شماری از کسنی که تحت تاثیر هیجانات قرار گرفته بودند. آخر هم کسی نفهمید چرا از عاشورا به عنوان سوپاپ اطمینان استفاده نشد و چنان حوادث دردآوری رخ داد. حوادثی که مانند زیر گرفتن معترضان با ماشین نیروی انتظامی آنقدر دردناک بود حتی رییس پلیس تهران از اشاره خبرنگاران به آن بی زار است. انگار خود می داند که چه اتفاقاتی که نباید می افتاد، افتاده است.
عاشورا گذشت، اما 22 بهمن چند روز دیگر است. در این چند روز گذشته و چند هفته گذشته همه فعالان سیاسی که حداقل دشن برای ایران می سوزد، مردم را تشویق به شرکت در راهپیمایی 22 بهمن کرده اند. البته این دعوت مربوط به قشر خاصی نبوده و از سخنان بر می آید که دعوت همگانی بوده است.
اما هنوز هم هستند کسانی که بدشن نمی آید درگیری به وجود آید. این که برخی ها مثل امام جمعه مشهد مقدس تاکید می کند که اگر فلان دستگاه قضیی کاری نکند، مردم خود دست به کار می شود چه معنی می تواند داشته باشد به جز دامن زدن به اختلاف ها کشاندن مردم به خشونت، حال آنکه قشر زیادی از طرفداران احمدی نژاد هم که به این اسم به خیابان ها می آیند، علاقه ای به درگیری ندارند.
حال این که در چنین شرایطی چرا بعضی ها این چنین سخن می گویند، سوالی است که هنوز جواب درستی برای آن به دست نیامده است، البته بماند که در این شرایط تند روهای دولت هر کاری می کنند و به دلیل ضای کشور کسی بر آنها خرده هم نمی گیرد. شاید همین موضوع دلیلی شده بود تا علی مطهری در نامه اخیرش به موسوی بخواهد او به خاطر شرایط کشور از حق خود عقب بنشیند، ما آقای مطهری این موضوع را در نظر نگرفته بود که این حق مردم است، نه حق فرد خاصی از جمله موسوی.
حال در چنین شرایطی آقای احمدی مقدم که گویا به عنوان فرمانده نيروي انتظامي قرار است امنیت و نظم را در شهر و کشور برقرار کند، در فاصله چند روزه به راهپیمایی 22 بهمن گفته است که «هرگونه شعار انحرافي رفتار انحرافي با حضور مردم خنثي خواهد شد»، البته تا اینجا ایرادی ندارد، اما موضوع وقتی حساسیت زا می شود که مسئول تامین امنیت می گیود که « پليس و بسيج بايد شعاردهندگان را از دست مردم نجات دهند.»
احتمالا پیداست که قرار است «مردم» مورد اشاره فرمانده نیروی انتظامی چه بلایی بر سر معترضان بیاورند و در این بین هم پلیس قرار است معترضان و به قول احمدی مقدم را شعاردهندگان را از دست مردم مورد اشاره نجات دهند. این گفته آیا غیر از القای احتمال درگیری در روز 22 بهمن است، آن هم در شرایطی که همه بر شرکت مردم در این راهپیمایی تاکید دارند؟
درحالی که هم تعداد زیادی از موافقان دولت و معترضان هیچ کدام از خشونت خوششان نمی آید و تاکید دارند که 22 بهمن می تواند بهترین فرصت برای رسیدن به وحدت بین جریان های مختلف باشد. مطمئناً روزی که طرفداران جنبش سبز با دستبند های سبز و البته پرچه ایران به دست بتوانند همراه با طرفداران احمدی نژاد با دستبند های سه رنگ در خیابان ها حضور داشته باشند و به بهانه روزی همچون 22 بهمن در کنار هم حاضر شوند، یکی از روزهای تاثیر گذار در تاریخ آینده ایران خواهد بود. روزی که تند روها هیچ علاقه ای به وقوع پیوستن آن ندارند.
امیدوارم در 22 بهمن معترضان به نتایج انتخابات و موافقان این موضوع در کنار هم باشند و با لبخند از کنار هم عبور کنند.
پی نوشت : از طرف های ظهر که از خونه زدم بیرون تا الان حالم در یک روند رو به رشد بد شد، احتمالاً سرما خوردم. چند روز گذشته رودهن چند بار برف آمده و بعد از هر برفی هم هوا به شدت سرد می شد. احتمالاً تاثیرگذار بوده. الان هم اینقدر درد دارم که توصیف نکنم بهتر است. یکی از بچه ها برگشته می گه هروقت به بهنام چیزی تعارف کردید برای خوردن و رد کرد بدونید که بدون شک مریضه. حال نداشتم جواب نداد.
۲ نظر:
"بسیجیانی توسط تعداد انگشت شماری از کسنی که تحت تاثیر هیجانات قرار گرفته بودند."
بهنام جان !
راحت باش . نمي خاد بزور سعي كني منصفانه نويسي . حرفه دلتو بزني بهتره .
حداقل حمله به نماز ميدون جمهوريشو از نزديك شاهد بوديم .
راحت باش عزيز . زياد سعي نكن يكي به نعل يكي به ميخ . وحدت زوركي به زور سر نيزه جواب نمي ده !
از ما گفتن .
بهنام عزیز سلام
ممنون که به نوشتن تشویقم کردی
وامیدوارم سرما خورگی ات بهتر شده باشد.....این زمستان آنفولانزاهای بدی شایع بود....
در مورد مطلبی که نوشتی واظهار نظر goodas باید بگویم که بهتر است شرایط کسانی که با مشخصات واقعی خود مطلب می گذارندرا درک کنیم.اینکه آنها در هر صورت مجبورند دست به عصاتر راه بروند
ارسال یک نظر