فضاي سياسي، اجتماعي و اقتصادي اين روزهاي ايران هنوز هم تحت تاثير انتخابات رياست جمهوري سال جاري است. اگرچه حدود هفت ماه از انتخابات گذشته، اما رخدادها و بعضا اغتشاش هاي روزهاي پس از انتخابات دليلي شده تا کماکان سياست زدگي بيش از ماه هاي پيش از انتخابات بر فضاي کشورمان حاکم باشد.
اگر چه در اين بين هستند آناني که معتقدند در روزهاي گذشته سايه بحران از آسمان سياست ايران دور شده است و آرامش قدم به قدم جلو تر مي آيد، اما مرور دوباره بر تعاملات اجتماعي و اقتصادي اين موضوع را تائيد مي کند که خواه نا خواه هنوز ايران سياست زده است. اما آيا سياست زدگي فضاي کشور اتفاقي خجسته است که بر آن دامن بزنيم و يا آفتي کشنده است که بايد از آن دوري جوييم؟ آيا در فضاي سياست زدگي و افراط ها مي توان قدم در راه توسعه پيش برد و پيشرفت کرد يا بايد تنها زمان صرف آرام کردن اين و آن نمود؟
سوال ديگر اينجاست که اين چنين فضايي چه تاثيراتي در تعاملات عمومي کشور مي گذارد و چه پيامد هايي دارد؟پيامد هايي که بايد گفت پيامد هاي مثبتي نيستند و تنها مي توان در آينده از آنها به عنوان گذشته منفي ياد کرد. گذشته از تاثيرات منفي و مخرب تند روي هاي طرفين بر مسائل اقتصاي و سياسي و اجتماعي، رخدادي نه چندان مثبت هم در فضاي اين روزهاي کشور در حال شکل گرفتن است که نه تنها خوشايند نيست، که نتايج خوشايندي هم ندارد.
اظهار نظرها، سخنراني ها، مصاحبه ها، يادداشت ها، نامه ها، اطلاعيه ها و بياينه ها که در هفته ها و ماه هاي اخير از سوي افراد و جناح ها و گروه هاي مختلف منتشر شده و مي شوند، اگرچه بعضا مورد توجه رسانه ها و مخاطبانشان قرار مي گيرند، اما با نگاهي دقيق و موشکافانه به آنها مي توان دريافت که ادبيات موضع گيري هاي سياسي که به طرق مختلف انجام مي شوند، اين روزها تغييرات ملموسي کرده است، تغييراتي که کمتر مي توان آن را در چارچوب تغييرات مثبت جاي داد و بعضا بايد از آنها به عنوان موضع گيري هاي تند و افراطي ياد کرد. البته اين ادبيات را بايد در دو بخش توضيح داد، يکي درونمايه گفته ها و محتواي اظهار نظرات و ديگري نحوه بيان آنها و کلماتي که گوينده براي بيان نظر خود از آنها استفاده مي کند. بخش نخست تند روي هاي محتوايي است. اين روزها بسياري از بزرگان وادي سياست بر ضرر چنين اظهار نظرها و موضع گيري هايي تاکيد دارند و خواهان آرام شدن فضاي جامعه هستند.
اما بخش دوم که «نوع بيان» نظرات باشد، موضوعي است که اين روزها کمتر مورد توجه قرار مي گيرد و کمتر کسي درباره آن اظهار نظر مي کند، چه آنکه اين روزها نحوه بيان مواضع چنان شده که موضوع از توجه و اظهار نظر گذشته و بايد به فکر اخطار بود براي برخي اظهارات. سياست زدگي که در آغاز به آن اشاره کرديم دليلي شده تا افراد و گروه ها - که اکثرا تند روها هستند - تحت تاثير فضاي سياسي کشور در اظهار نظرها و موضع گيري هاي خود از ادبياتي غير از ادبيات مرسوم سياسي - اجتماعي بهره بگيرند و با ادبياتي دگر به بيان مواضعشان بپردازند.
البته اين تمام ماجرا نيست، چنانکه فضاي تعاملات کشور اين روزها چنان شده است که بسياري براي تاثير گذاري اظهاراتشان در جامعه راهي جديد را مي جويند و مي کوشند نظر خود را چنان بيان کنند که مخاطبان را تحت تاثير قرار دهد. اين مي شود که به جاي استفاده از کلام مرسوم و تاثير گذار، مي کوشند از واژگاني بهره جوينده که به خودي خود مخاطب را تحت تاثير قرار دهد و حتي احتياجي به جمله بندي نداشته باشد.
موضوع وقتي جالب تر مي شود که اين ادبيات از سوي کساني مورد استفاده قرار مي گيرد که به گمان خود سعي در آرام کردن فضا دارند و اظهارات خود را تاثيرگذار بر آرامش جامعه مي دانند. البته بيراه هم تصور نمي کنند، چون اين ادبيات دقيقا آرامش جامعه را مورد هدف قرار مي دهد.
در مقابل آناني که در طرفين از آنها به عنوان تند روها ياد مي شود، در اين ميان بيش از همه مراقب ادب و ادبيات اظهاراتشان هستند. اين که برخي در اظهاراتشان کساني را به «جن» شباهت دهند که از بسم الله مي ترسند، موضوعي نيست که بتوان به آن ديد مثبتي داشت، هرچند که طرف مقابل نيز در اتخاذ چنين مواضعي البته با ادبيات خاص، سابقه داشته باشد.
متاسفانه اين نوع از ادب نه تنها در ادبيات سياسي و اظهار نظرها راه يافته است، بلکه در کمال تاسف برخي از تريبون هاي جمعي و همگاني چنين اظهاراتي را بيان مي کنند و در پاسخ به انتقادها نيز بعضا به آيات الهي متوسل مي شوند که بي شک نتايج مثبتي را به دنبال نخواهد داشت.
البته اين موضوع تنها مختص يک يا دو جناح و اردوگاه سياسي نيست، چنانکه با نگاهي به اخبار و اظهارات مختلف به اين نتيجه قطعي خواهيم رسيد که جايگاه ادب در ادبيات سياسي برخي افراد، از تمام اردوگاه هاي سياسي کشور متزلزل شده است و اتفاقي نا خجسته در حال رخ دادن است.
اين جريان بي شک در فضاي سياسي اين روزهاي ايران که به گفته برخي صاحبنظران در حال گذر از بحران است و بايد با دقتي بيش از پيش قدم برداست، تاثيرات تاسف باري به همراه خواهد داشت و بهانه اي خواهد بود براي دامن زدن برخي بر اختلاف ها در عرصه سياست، اقتصاد و جامعه.
اين روزها بايد به اين مهم توجه داشت که کلمه به کلمه اظهارات در ايران امروز مورد تحليل و بررسي دقيق قرار مي گيرد و گويندگان در هر جايگاهي که هستند بايد بيش از گذشته سخنان خود را پالايش کرده، اظهار نظر کنند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر