بعد از مناظره هاي انتخاباتي رياست جمهوري دهم و جريان هاي پس از انتخابات، شايد هيچ يک از بيننده هاي رسانه ملي تصور نمي کردند بار ديگر شاهد مناظره ها و بحث هاي باز سياسي در قاب تلويزيون هاي خود باشند.
اما مسئولان رسانه ملي بعد از گذشت حدود هفت ماه از انتخابات رياست جمهوري و البته حوادث دردناک و برخي اغتشاش هاي پس از آن به اين نتيجه رسيدند که بار ديگر سفره مناظره ها را براي بينندگان باز کنند.
البته اين تصميم از سوي مسئولان سيما درحالي گرفته شد که مقام معظم رهبري در فرمايشات مختلفي که پس از انتخابات داشتند بارها بر ضرورت ادامه مناظره هاي انتخاباتي تاکيد کرده بودند، اما تاکيد هاي ايشان پس از زماني حدود هفت ماه عينيت بخشيد.
مناظره هاي تلويزيوني که در برنامه اي به نام «رو به فردا» از شبکه سوم سيما پخش مي شود را مي توان از چند منظر مورد بررسي قرار داد. نخست اين که به هر حال پخش چنين برنامه هايي آن هم در رسانه ملي ايران که بعد از انتخابات انتقاد هاي بسياري به آن وارد بود، به خودي خود جذابيت هايي را براي هر بيننده اي دارد.
هم بينندگان عادي که موضوعات سياسي و انتخاباتي را در حد گوش دادن گذرا به اخبار تلويزيون و خواندن تيتر وار روزنامه ها دنبال مي کنند و هم آناني که موضوع برايشان کمي جدي تر است و به روزنامه ها بسنده نمي کنند و شايد ساعت ها در اينترنت اخبار سايت هاي مختلف را مي خوانند. همچنين مناظره هاي جديد از سوي کارشناسان سياسي و اجتماعي حاشيه نشين و درگير در مسائل اخير هم مورد توجه قرار گرفت چنانکه در خبرها مي بينيم بسياري به حمايت از آن پرداخته اند و اين مناظره ها را يکي از اصلي ترين راه کارهاي آرام شدن فضاي کنوني مي دانند.
چنين واکنش هايي به مناظره هاي اخير پس از آن صورت مي گيرد که ما پيش از انتخابات رياست جمهوري مناظره هايي را تجربه کرديم که شايد بتوان آنها را «اولين مناظره از نوع خود» ناميد، چنانکه اظهارتي که در آنها از سوي نامزد هاي انتخاباتي مطرح شد و همچنين صراحت کلام افراد در اين مناظره ها تجربه اي بي نظير را در ايران رقم زد. البته بسياري هم بر اين باور بودند که شايد برخي مسائل که در اين مناظره ها مطرح شد دليل قسمتي از اتفاق هاي بعد از انتخابات بود.
اما حالا بعد از حدود هفت ما از انتخابات رياست جمهوري و حوادث در آور بعد از آن و البته تاکيد هاي مقام معظم رهبري، جناب آقاي ضرغامي که نوع اطلاع رساني شبکه هاي تحت امرش بعد از انتخابات آماج انتقاد هاي مختلف بود، تصميم بر تکرار تجربه مناظره ها گرفت.
اين مناظره ها بدون شک در فضاي کنوني کشور راهکاري بودند که در چند جلسه پخش برنامه توانستند واکنش هاي مثبتي را به همراه داشته باشند و مورد استقبال مردم و مسئولان و کارشناسان قرار گرفتند. اما نکته دومي که در اين مناظره ها بايد به آن اشاره کرد اين است که آيا عدالت در اين مناظره ها برقرار است؟ آيا گزينش افرادي که در اين مناظره ها شرکت داده مي شوند و درباره مسائل بعد از انتخابات با هم بحث مي کنند براساس بينش هاي سياسي درست و دقيق انجام مي شود؟ ا
گر به عنوان يک بيننده عادي و نه کارشناس هم به اين برنامه ها نگاه کرده باشيم هم به راحتي متوجه خواهيم شد که «عدالت سياسي» در اين برنامه يا اصلا رعايت نمي شود که از آن جمله ميتوان به برنامه اي که با حضور آقايان خوش چهره و مهدي کلهر و يا برنامه اي که با حضور آقايان مطهري و وحيد جليلي اشاره کرد و يا يکي از کفه هاي ترازوي عدالت برنامه از ديگر سنگين تر است، که مي توان برنامه اي که با حضور شريعتمداري و کواکبيان برگزار شد اشاره کرد. در دو نمونه اول هر دو طرف مناظره در جبهه اصولگرايان حضور داشتند.
البته يکي حامي دولت و ديگري منتقد دولت بود. پس بدون شک نمي توان صحبت دو نفر که در يک جبهه سياسي حضور دارند و تنها مشي تفکراتشان کمي با هم متفاوت است را مناظره ناميد و بهتر است آن را بحثي انتقاد آميز بدانيم. چون به هرحال و به گفته اصولگرايان اختلاف ها در اين جبهه سياسي خيلي عميق و جدي نيست و آنها همه بر اصول با يکديگر هم نظرند و اين راه و روش هاست که تفاوت ها را به وجود مي آورد.
در اين شرايط هيچ گاه يک اصولگرا نمي تواند سياست هاي کلي اردوگاه متبوعش را نقد پايه اي بکند و اين نقد تنها در سطح باقي خواهد ماند. درباره مناظره کواکبيان و شريعتمداري هم اگرچه مشکل دو مناظره قبلي را نداشت، اما بايد به وزن هر يک از دو طرف مناظره در صحنه سياسي - مطبوعاتي کشور توجه کرد. در يک سو شريعتمداري حضور دارد با حدود 30 سال سابقه مطبوعاتي و نمايندگي مقام معظم رهبري در روزنامه اي همچون کيهان، که يکي از مهره هاي اصلي و بازيگردانان تاثير گذار جبهه صولگرايان حامي دولت است و درديگر سو مصطفي کواکبيان که اين دوره بعد از چند سال فعاليت سياسي بالاخره پايش به مجلس باز شد.
البته او دبيرکل حزب همبستگي و مديرمسئول روزنامه اي به همين نام هم است که اگرچه از معدود روزنامه هاي به يادگارمانده از دوران اصلاحات است، اما هميشه بيشتر از اين که روزنامه اي اصلاح طلب باشد، روزنامه اي اعتدال گرا بوده که براي بقا در فضاي مطبوعات تلاش مي کرده و مي کند.
کواکبيان اگرچه در سال هاي اخير نامش هميشه به عنوان يک اصلاح طلب مطرح بوده و در انتخابات اخير نيز از حاميان مهندس موسوي بود، اما نمي توانيم او را يکي از مهره هاي تاثير گذار بر جريان اصلاحات بدانيم، اگرچه وي در سال هايي که در مجلس حضور داشته تا حدودي توانسته به عنوان يکي از معدود نمايندگان اصلاح طلب تاثيرگذاريش بر اصلاحات را افزايش دهد. اما قرار دادن کواکبيان در مقابل فردي چون حسين شريعتمداري با سابقه سياسي ومطبوعاتي مشخص بدون شک بي عدالتي در يک مناظره است. البته بايد به اين موضوع نيز توجه داشت که بازداشت هاي گسترده بعد از انتخابات تعداد چهره هاي اصلاح طلب تاثير گذار در فضاي سياسي جامعه را به تعداد انگشتان يک دست رسانده است.
البته تاکيد بر اين نکته نيز لازم به نظر مي رسد که مسئولان و طراحان اين مناظره ها در برنامه اخير رو به فردا که با حضور جواد اطاعت و عليرضا زاکاني برگزار شد، تا حدودي سعي کردند مسير عادلانه تري را در پيش بگيرند که البته اميدواريم اين مشي ادامه دار باشد. ما به نظر مي رسد با توجه به تاکيد هاي روشن مقام معظم رهبري درباره ادامه مناظره ها، مسئولان با ترتيب دادن چنين مناظره هايي از طرفي تنها به فکر اين موضوع هستند که برنامه اي به اجرا شود که بتوان از آن به عنوان «مناظره» نام برد و احتمالا آن طور که بايد و شايد به درون مايه اين مناظره ها توجهي نشده است.
همچنين پيداست برخي با برپايي اين مناظره ها به دنبال معرفي منتقدان و شايد اصلاح طلبان جديد هستند، براي پر کردن جاي خالي اصلاح طلبان در بند. اين تلاشي است که به گفته بسياري از کارشناسان و صاحبنظران سياسي از روزهاي بعد از انتخابات برخي به دنبال آن هستند و طرح نام هايي چون لاريجاني، قاليباف، رضايي و حتي علي مطهري و خوش چهره در همين چارچوب بوده و اين مناظره ها نيز در ادامه آن مسير است که البته تا کنون نتيجه موفقيت آميزي نداشته است. البته در اين بين نبايد از حضور مجري برنامه رو به فردا به راحتي گذشت.
وحيد يامين پور مجري برنامه رو به فردا از خبرنگاران سايت رجا نيوز است و همين موضوع مهر تائيدي بر بي طرف نبودن مجري برنامه است، چنانکه در چند برنامه اجرا شده رو به فردا، چند بار اين موضع از سوي ميهمانان برنامه مطرح شده است که نوع اداره برنامه و مديريت بحث ها از سوي مجري برنامه بيطرفانه نيست و وي به آشکارا به همراهي با يکي از طرف هاي مناظره مي پردازد و سعي در پيشبرد برنامه در مسير دلخواه دارد.
اما با وجود اين انتقاد ها بدون شک بايد از برنامه رو به فردا به عنوان دريچه اي نوين در برنامه هاي سيما ياد کرد که مي تواند تا حدودي اندک فضاي اين روزهاي ايران را به آرامش برساند. اگرچه چنين برنامه اي هنوز با الگوي چند صدايي که رهبر انقلاب بر آن تاکيد داشتند، فاصله بسيار دارد.
اما مسئولان رسانه ملي بعد از گذشت حدود هفت ماه از انتخابات رياست جمهوري و البته حوادث دردناک و برخي اغتشاش هاي پس از آن به اين نتيجه رسيدند که بار ديگر سفره مناظره ها را براي بينندگان باز کنند.
البته اين تصميم از سوي مسئولان سيما درحالي گرفته شد که مقام معظم رهبري در فرمايشات مختلفي که پس از انتخابات داشتند بارها بر ضرورت ادامه مناظره هاي انتخاباتي تاکيد کرده بودند، اما تاکيد هاي ايشان پس از زماني حدود هفت ماه عينيت بخشيد.
مناظره هاي تلويزيوني که در برنامه اي به نام «رو به فردا» از شبکه سوم سيما پخش مي شود را مي توان از چند منظر مورد بررسي قرار داد. نخست اين که به هر حال پخش چنين برنامه هايي آن هم در رسانه ملي ايران که بعد از انتخابات انتقاد هاي بسياري به آن وارد بود، به خودي خود جذابيت هايي را براي هر بيننده اي دارد.
هم بينندگان عادي که موضوعات سياسي و انتخاباتي را در حد گوش دادن گذرا به اخبار تلويزيون و خواندن تيتر وار روزنامه ها دنبال مي کنند و هم آناني که موضوع برايشان کمي جدي تر است و به روزنامه ها بسنده نمي کنند و شايد ساعت ها در اينترنت اخبار سايت هاي مختلف را مي خوانند. همچنين مناظره هاي جديد از سوي کارشناسان سياسي و اجتماعي حاشيه نشين و درگير در مسائل اخير هم مورد توجه قرار گرفت چنانکه در خبرها مي بينيم بسياري به حمايت از آن پرداخته اند و اين مناظره ها را يکي از اصلي ترين راه کارهاي آرام شدن فضاي کنوني مي دانند.
چنين واکنش هايي به مناظره هاي اخير پس از آن صورت مي گيرد که ما پيش از انتخابات رياست جمهوري مناظره هايي را تجربه کرديم که شايد بتوان آنها را «اولين مناظره از نوع خود» ناميد، چنانکه اظهارتي که در آنها از سوي نامزد هاي انتخاباتي مطرح شد و همچنين صراحت کلام افراد در اين مناظره ها تجربه اي بي نظير را در ايران رقم زد. البته بسياري هم بر اين باور بودند که شايد برخي مسائل که در اين مناظره ها مطرح شد دليل قسمتي از اتفاق هاي بعد از انتخابات بود.
اما حالا بعد از حدود هفت ما از انتخابات رياست جمهوري و حوادث در آور بعد از آن و البته تاکيد هاي مقام معظم رهبري، جناب آقاي ضرغامي که نوع اطلاع رساني شبکه هاي تحت امرش بعد از انتخابات آماج انتقاد هاي مختلف بود، تصميم بر تکرار تجربه مناظره ها گرفت.
اين مناظره ها بدون شک در فضاي کنوني کشور راهکاري بودند که در چند جلسه پخش برنامه توانستند واکنش هاي مثبتي را به همراه داشته باشند و مورد استقبال مردم و مسئولان و کارشناسان قرار گرفتند. اما نکته دومي که در اين مناظره ها بايد به آن اشاره کرد اين است که آيا عدالت در اين مناظره ها برقرار است؟ آيا گزينش افرادي که در اين مناظره ها شرکت داده مي شوند و درباره مسائل بعد از انتخابات با هم بحث مي کنند براساس بينش هاي سياسي درست و دقيق انجام مي شود؟ ا
گر به عنوان يک بيننده عادي و نه کارشناس هم به اين برنامه ها نگاه کرده باشيم هم به راحتي متوجه خواهيم شد که «عدالت سياسي» در اين برنامه يا اصلا رعايت نمي شود که از آن جمله ميتوان به برنامه اي که با حضور آقايان خوش چهره و مهدي کلهر و يا برنامه اي که با حضور آقايان مطهري و وحيد جليلي اشاره کرد و يا يکي از کفه هاي ترازوي عدالت برنامه از ديگر سنگين تر است، که مي توان برنامه اي که با حضور شريعتمداري و کواکبيان برگزار شد اشاره کرد. در دو نمونه اول هر دو طرف مناظره در جبهه اصولگرايان حضور داشتند.
البته يکي حامي دولت و ديگري منتقد دولت بود. پس بدون شک نمي توان صحبت دو نفر که در يک جبهه سياسي حضور دارند و تنها مشي تفکراتشان کمي با هم متفاوت است را مناظره ناميد و بهتر است آن را بحثي انتقاد آميز بدانيم. چون به هرحال و به گفته اصولگرايان اختلاف ها در اين جبهه سياسي خيلي عميق و جدي نيست و آنها همه بر اصول با يکديگر هم نظرند و اين راه و روش هاست که تفاوت ها را به وجود مي آورد.
در اين شرايط هيچ گاه يک اصولگرا نمي تواند سياست هاي کلي اردوگاه متبوعش را نقد پايه اي بکند و اين نقد تنها در سطح باقي خواهد ماند. درباره مناظره کواکبيان و شريعتمداري هم اگرچه مشکل دو مناظره قبلي را نداشت، اما بايد به وزن هر يک از دو طرف مناظره در صحنه سياسي - مطبوعاتي کشور توجه کرد. در يک سو شريعتمداري حضور دارد با حدود 30 سال سابقه مطبوعاتي و نمايندگي مقام معظم رهبري در روزنامه اي همچون کيهان، که يکي از مهره هاي اصلي و بازيگردانان تاثير گذار جبهه صولگرايان حامي دولت است و درديگر سو مصطفي کواکبيان که اين دوره بعد از چند سال فعاليت سياسي بالاخره پايش به مجلس باز شد.
البته او دبيرکل حزب همبستگي و مديرمسئول روزنامه اي به همين نام هم است که اگرچه از معدود روزنامه هاي به يادگارمانده از دوران اصلاحات است، اما هميشه بيشتر از اين که روزنامه اي اصلاح طلب باشد، روزنامه اي اعتدال گرا بوده که براي بقا در فضاي مطبوعات تلاش مي کرده و مي کند.
کواکبيان اگرچه در سال هاي اخير نامش هميشه به عنوان يک اصلاح طلب مطرح بوده و در انتخابات اخير نيز از حاميان مهندس موسوي بود، اما نمي توانيم او را يکي از مهره هاي تاثير گذار بر جريان اصلاحات بدانيم، اگرچه وي در سال هايي که در مجلس حضور داشته تا حدودي توانسته به عنوان يکي از معدود نمايندگان اصلاح طلب تاثيرگذاريش بر اصلاحات را افزايش دهد. اما قرار دادن کواکبيان در مقابل فردي چون حسين شريعتمداري با سابقه سياسي ومطبوعاتي مشخص بدون شک بي عدالتي در يک مناظره است. البته بايد به اين موضوع نيز توجه داشت که بازداشت هاي گسترده بعد از انتخابات تعداد چهره هاي اصلاح طلب تاثير گذار در فضاي سياسي جامعه را به تعداد انگشتان يک دست رسانده است.
البته تاکيد بر اين نکته نيز لازم به نظر مي رسد که مسئولان و طراحان اين مناظره ها در برنامه اخير رو به فردا که با حضور جواد اطاعت و عليرضا زاکاني برگزار شد، تا حدودي سعي کردند مسير عادلانه تري را در پيش بگيرند که البته اميدواريم اين مشي ادامه دار باشد. ما به نظر مي رسد با توجه به تاکيد هاي روشن مقام معظم رهبري درباره ادامه مناظره ها، مسئولان با ترتيب دادن چنين مناظره هايي از طرفي تنها به فکر اين موضوع هستند که برنامه اي به اجرا شود که بتوان از آن به عنوان «مناظره» نام برد و احتمالا آن طور که بايد و شايد به درون مايه اين مناظره ها توجهي نشده است.
همچنين پيداست برخي با برپايي اين مناظره ها به دنبال معرفي منتقدان و شايد اصلاح طلبان جديد هستند، براي پر کردن جاي خالي اصلاح طلبان در بند. اين تلاشي است که به گفته بسياري از کارشناسان و صاحبنظران سياسي از روزهاي بعد از انتخابات برخي به دنبال آن هستند و طرح نام هايي چون لاريجاني، قاليباف، رضايي و حتي علي مطهري و خوش چهره در همين چارچوب بوده و اين مناظره ها نيز در ادامه آن مسير است که البته تا کنون نتيجه موفقيت آميزي نداشته است. البته در اين بين نبايد از حضور مجري برنامه رو به فردا به راحتي گذشت.
وحيد يامين پور مجري برنامه رو به فردا از خبرنگاران سايت رجا نيوز است و همين موضوع مهر تائيدي بر بي طرف نبودن مجري برنامه است، چنانکه در چند برنامه اجرا شده رو به فردا، چند بار اين موضع از سوي ميهمانان برنامه مطرح شده است که نوع اداره برنامه و مديريت بحث ها از سوي مجري برنامه بيطرفانه نيست و وي به آشکارا به همراهي با يکي از طرف هاي مناظره مي پردازد و سعي در پيشبرد برنامه در مسير دلخواه دارد.
اما با وجود اين انتقاد ها بدون شک بايد از برنامه رو به فردا به عنوان دريچه اي نوين در برنامه هاي سيما ياد کرد که مي تواند تا حدودي اندک فضاي اين روزهاي ايران را به آرامش برساند. اگرچه چنين برنامه اي هنوز با الگوي چند صدايي که رهبر انقلاب بر آن تاکيد داشتند، فاصله بسيار دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر