خیلی از نسل سومی ها و حتی نسل چهارمی ها که انقلاب را درک نکرده اند، تنها با «یاد و روزهای» انقلاب آشنا هستند. روزهایی که هر کدامش یک خاطره ماندگار است.
این خاطره ها هم خوب هستند و هم بد. کافی است همین الان نگاهی به تقویم رومیزی، دیواری یا جیبی تان بیاندازید. پر است از روزهای انقلاب و بعد از انقلاب و جنگ.
12 فروردین، روز جمهوری اسلامی، قیام خونین 15 خرداد، 22 بهمن، پیروزی انقلاب اسلامی، 21 بهمن روز شکسته شدن حکومت نظامی به فرمان امام، 12 بهمن روز ورود امام به ایران، 7 تیرشهادت کتر بهشتی و 72 تن از یارانش، 8 شهریور انفجار دفتر نخست وزیری و شهادت رجایی و باهنر و ....
تقویم های ما پر است از چنین روزهایی که هر کدام مناسبتی خاص به شمار می آیند. دولت و مردم هم در طول سی سال بعد از انقلاب سعی در زنده نگاه داشتن این مناسبت ها را داشته اند. البته غیر از چند روز خاص مانند 22 بهمن که در سال های بعد از انقلاب بیشتر مورد توجه عموم مردم بوده ، بیشر این روزها به عنوان مناسبت هایی دولتی به شمار می آمدند و دولت های وقت هر یک میلیاردها تومان خرج برگزاری مراسم هایی خاص در این روزها کرده اند.
این که در این سی سال بعد از انقلاب چرا چنین بودجه های هنگفتی برای برگزاری این مراسم ها خرج شده است و البته بیشتر آن به جیب برگزار کنندگان رفته، مهم است، اما موضوع اصلی این نوشته نیست.
بعد از انتخابات
این که گفته می شود انتخابات و حوداث دردآور بعد از آن تغییرهای زیادی را در ایران به وجود آورده است، اینجا برجسته می شود. اگر تا قبل از حوادث انتخابات هر یک از تاریخ های تقویم، ما را به یاد یکی از روزهای انقلاب می انداخت، این روزها، تاریخ های تقویم جنبش سبز ما را یک سال عقب می برد.
حوادث و اتفاق های بعد از انتخابات باعث شد تا روزها و مناسبت های جدیدی به تقویم های غیر رسمی مردم ایران اضافه شود. مناسبت هایی که این بار هیچ پشتوانه دولتی ندارد و حتی دولت و حکومت برای مقابله با نهادینه شدن آن دست به خشونت می زند.
مردم ایران که قسمت قابل توجهی از آنها خود را مخالف وضعیت فعلی و به قولی جنبش سبزی می دانند، مناسبت های جدیدی را در ذهن ها خود حک کرده اند. 22 خرداد، روز برگزاری پرشورترین انتخابات تاریخ ایران و به دنبال آن کودتای انتخاباتی، 25 خرداد بزرگترین اعتراض مردمی که به نتایج انتخابات صورت گرفت و مدل جدیدی از اعتراض را با عنوان «راهپیمایی سکوت» به جهانیان ارائه کرد، 30 خرداد راهپیمایی سکوتی که یک توسط نیروهای حکومتی و امنیتی به خاک و خون کشیده شد و ...
حالا دیگر روزها و مناسبت های مردم ایران دستخوش تحولی اساسی شده است. حالا 30 خرداد هیچ کم از 15 خرداد ندارد. ندا و سهراب و محسن و دیگر قربانی های راه جنبش سبز یا به بیان برخی شهیدان جنبش، امروز جایگاهی هم تراز با شهیدان انقلاب و جنگ دارند.
نکته جالب و قابل توجه این است که جنبش سبز مردم ایران نه تنها خود ارائه کننده تقویمی جدید برای روزهای سال بوده، بلکه قدرت بی مثال مقاومت ها و اعتراض های مردمی حکومت را مجبور کرده تا حتی برخی از مناسبت های حکومتی و دولتی را تغییر دهد.
نمونه هایی چون مراسم بزرگداشت رحلت آین الله خمینی، سالگرد شهادت آیت الله بهشتی و مطهری از جمله مناسبت های حکومتی هستند که هر یک به نوبه خود تغییر کرده اند تا تمام فرصت ها برای اعتراض گرفته شود.
اکنون هر یک از ما موقع ورق زدن تقویم هایمان، زورهای خوب و بدی را به خاطر می آوریم که زمان زیادی از آنها نگذشته است، اما تاثیر آن بر زندگی و روند وضعیت اجتماعی و سیاسی ایران بسیار بود است. دیگر همه روزهای تقویم متعلق به دهه پنجاه و شصت نیستند و هر یک از مردم ایران و به خصوص نسل سومی و نسل چهارمی ها هر یک به نوبه خود بر شکل گیری تقویم ها و مناسبت های جدید تاثیرگذار بوده اند.
در این میان برخی نیز دست به کار شده اند و تقویم هایی با مناسبت های جنبش سبز تهیه کرده اند و رقیبی برای تقویم های دولتی دست و پا کرده اند.
«کی فکر می کرد کمتر از سی سال بعد از سی خرداد سال شصت، اتفاقی بیفته که وقتی میگی سی خرداد، حواس ملت نره طرف سال شصت»
۱ نظر:
سلام بهنام جان. ممنون که به وبلاگ من سرزدید.
ارسال یک نظر