۱۳۸۹ تیر ۲۲, سه‌شنبه

آقازاده‌هايي که به راه پدر نرفتند

سياست در عصر دموکراسي به خانه شيشه‌اي مي‌ماند که هرکس وارد آن شود، در معرض افکار عمومي است. زندگي شخصي سياستمداران و خانواده آنان هميشه زير ذره بين قرار دارد. حساسيت بر چگونگي زندگي شخصي سياستمداران خاص اينجا نيست. در همه دنيا کم و بيش اين حساسيت وجود دارد. اما در ايران اين حساسيت در اوج است و البته مردم هم حق دارند از فرزندان مسئولان خود بيشتر بدانند. 
در سال‌هاي بعد از انقلاب واژه‌اي به واژگان سياسي و اجتماعي ايران اضافه شد با عنوان «آقازاده». آقازادگان کساني هستند که به واسطه حضور پدر يا يکي از بستگان درجه اولشان در پست‌هاي با نفوذ و قدرتمند از مصونيت‌هاي ويژه‌اي برخوردارند. سعي آقازاده‌ها بيشتر اين بود که راه و رسم پدر و وابستگان قدرتمند خود را پيش گيرند و جاپاي او گذارند يا بي سر و صدا در کناري از مصونيت و امکانات خاص که به واسطه آقازادگي به آن دست يافته اند، بهره مند شوند. 
اما در اين ميان آقازادگاني هم بودند که پا جاي پاي پدر نگذاشتند و به سراغ سرنوشتي ديگر رفتند. گستره سرنوشت چنين آقازادگاني از مرگ و اعدام بود تا حبس خانگي و طرد سياسي – اجتماعي. 
رفتار فرزندان سياستمداران و مسئولان ايراني گاه آنچنان پرحاشيه بود که مسير مبارزه پدر را تغيير داد و به مرور به حاشيه اصلي سياست در ايران تبديل شد. 
چنين آقازادگاني در سال‌هاي پس از انقلاب کم نبودند. اين نوشته روايتي کوتاه از آقازادگاني است که راهي متفاوت از راه پدرانشان را انتخاب کردند. 
خميني‌ها 

اگرچه فرزندان بنيانگذار انقلاب، رهروان شايسته‌اي براي امام بودند، بطوريکه حاج سيد مصطفي جانش را در راه اهداف پدر از دست داد و حاج احمد آقاي خميني هم سايه به سايه امام همراه و همدم بودند و تا آخرعمر لحظه‌اي از همراهي امام کوتاهي نداشتند، اما حساب نوه‌ها جدا بود، چنانکه آنان سرنوشتي متفاوت از پدران خود پيدا کردند. 
سيد حسين خميني اين خانواده بزرگ انقلاب را بي حاشيه نگذاشت و چنانکه اين روزها برخي سيد حسن خميني را در مقايسه‌اي دور از ذهن به سيد حسين نيز تشبيه مي‌کنند. 
سيد حسين خميني تنها فرزند پسر سيد مصطفي خميني است. حاشيه‌هاي پيرامون سيد حسين از زماني آغاز شد که او در دوره اول انتخابات رياست جمهوري ايران حمايت قاطعي از ابوالحسن بني صدر کرد و آيت‌الله بهشتي و اکبر هاشمي رفسنجاني را به بوته نقد کشاند و به مرور با انقلابيون زاويه پيدا کرد. چنين موضع گيري‌هايي باعث شد که از وي به عنوان يکي از مخالفان نظام جمهوري اسلامي ايران ياد شود. حسين خميني در سال 2004 و بعد از حمله نظامي آمريکا به عراق، از ايران به عراق و از عراق به ايالات متحده آمريکا سفر کرد و با بعضي سران اپوزيسيون جمهوري اسلامي ديدارهايي صورت داد. 
وي در سال 2005 با خانواده‌اش به ايران برگشت و از آن پس کمتر رسانه‌اي شد، تا آنجا که برخي از حبس خانگي او سخن مي‌گويند. سيد حسين خميني همچنين در ماه جون 2006 در مصاحبه با تلويزيون العربيه وي از حمله نظامي آمريکا به ايران به منظور آزاد سازي ايران حمايت کرد و افزود: «آزادي بايد از هر راهي وارد ايران شود چه از طريق تحولات داخلي چه خارجي.» جديدترين تصاوير سيد حسين خميني مربوط مي‌شود به مراسم درگذشت داماد امام خميني (ره) که وي را در کنار ديگر نوه‌هاي امام نشان مي‌دهد. اما سيد حسن خميني شناخته‌شده‌ترين عضو حاضر خانواده امام است که اين روزها توليت آرامگاه رهبر کبير انقلاب را بر عهده دارد. 

اگرچه تا چند سال پيش او به عنوان يکي از اعضاي خانواده بنيانگذار انقلاب مورد احترام ويژه مسئولان قرار داشت، اما در بهمن سال 1386 سايت نوسازي، در نوشته‌اي با عنوان «راز لپ‌هاي گل‌انداخته سيد حسن خميني» انتقادات بي پرده‌اي را عليه سيد حسن مطرح کرد. کار اين سايت به تعطيلي کشيده شد و محمدحسين نوبختيان مدير سايت بازداشت شد، اما اين سر آغاز طرح انتقاد‌ها به خانواده امام خميني (ره) و سيد حسن بود. 
سيد حسن که در انتخابات رياست جمهوري سال 88 به طور رسمي از کسي حمايت نکرد اما در مراسم تنفيذ و تحليف محمود احمدي نژاد براي دوره دوم رياست جمهوري شرکت نکرد و در مراسم هفته دولت در آرامگاه امام خميني، به استقبال از محمود احمدي نژاد نرفت. 
اوج انتقاد‌ها از سيد حسن خميني در سالگرد ارتحال امام در سال جاري بود. چند روز پيش از اين مراسم عکس‌هايي از سيد حسن خميني منتشر شد که همراه با سيد محمد خاتمي، کروبي و مهندس موسوي در عروسي پسر ميردامادي بر سر يک ميز نشسته بود. همين باعث شد عده‌اي در روز 14 خرداد زماني که سيد حسن قصد سخنراني داشت با سر دادن شعار‌هايي چون مرگ بر منافق و شعارهايي بر ضد محمد خاتمي، موسوي و کروبي اجازه ندادند وي به سخنراني خود ادامه دهد. 
مطهري 

علي مطهري، پسر شهيد آيت الله مطهري، اين روزها نماينده مردم تهران در بهارستان است، اما بسياري از منتقدان وي که معمولاً از حاميان دولت هستند معتقدند که علي مطهري از راه و روش پدر خارج شده است و تنها از نام او بهره مي‌جويد. 
صلاحيت علي مطهري ابتدا براي نامزدي در انتخابات رد شد اما در پي رايزني‌ها و تجديدنظرخواهي ها، شوراي نگهبان رأي به صلاحيت وي براي ورود به رقابتهاي انتخاباتي داد و او توانست زير تابلوي حمايت از احمدي نژاد وارد مجلس شود. اما اين روزها در صف اصولگرايان منتقد دولت قرار دارد که در عين حال از اصلاح‌طلبان نيز انتقاد مي‌کند. مطهري پس از انتخابات به صراحت از حوادث روي داده انتقاد کرد و همين امر اعتراض چهره‌هاي اصولگرا را به دنبال داشت. انتقاد‌هاي مطهري از دولت و حاميانش کار را به آنجا کشاند که حتي بحث اخراجش از فراکسيون اصولگرايان مطرح شد، بحثي که مطهري از آن استقبال کرد، اما چنين نشد. 
بهشتي ‌ها
شايد کسي فکرش را نمي‌کرد انتخابات رياست جمهوري و حوادث بعد از آن روزي پسر شهيد بهشتي را پشت ميله‌هاي زندان بفرستد، اما چنين شد. سيد عليرضا بهشتي که از مشاوران اصلي مير حسين موسوي در انتخابات رياست جمهوري بود و مدير مسئولي روزنامه کلمه سبز را برعهده داشت. عليرضا بهشتي، فرداي تظاهرات عاشورا، در روز 7 دي 1388 در محل تدريس خود در دانشگاه بازداشت شد و چند هفته بعد آزاد شد. هر دو فرزند شهيد بهشتي که در طول ساليان گذشته هيچگاه در معرض مناصب سياسي نبودند، ناگهان در انتخابات رياست جمهوري به عنون هسته اصلي حاميان ميرحسين موسوي به صحنه انتخابات وارد شدند. 
طالقاني‌ها 
فرزندان آيت الله طالقاني را مي‌توان در جمع آقازاده‌هاي پر حاشيه سال‌هاي اوليه انقلاب قرار داد. چنانکه ماجراي دستگيري دو پسر او در فروردين ماه 1358 حواشي زيادي را براي اين خانواده به وجود آورد. 
ماجرا از اين قرار بوده که ابوالحسن و مجتبي دو پسر آيت الله طالقاني نيمه شب 23 فروردين بعد از خروج از سفارت فلسطين، توسط نيروهاي شبه نظامي ناشناس بازداشت مي‌شوند. در پي اين حادثه، آيت الله طالقاني به حالت قهر دفاتر خود را تعطيل مي‌کند و به مسافرتي اعلام نشده مي‌رود. به دنبال اين موضوع فرزندان آيت الله طالقاني با ميانجيگري موثر سيد احمد خميني-که نقش واسط بين آيت الله طالقاني و امام خميني را داشت- آزاد مي‌شوند.

اما يکي از نکاتي که بازداشت مجتبي طالقاني فرزند آيت الله را با حساسيت خاصي مواجه مي‌کرد، مارکسيست شدن وي در جريان گرايش بخشي از سازمان مجاهدين خلق به مارکسيسم در سال 1355 بود. مجتبي طالقاني با نگارش نامه‌اي اعتراضي به پدر خويش علنا اين ديدگاه خود را اعلام کرد. مجتبي طالقاني اين روزها در فرانسه ساکن و عضو گروهي از روشنفکران ضدجنگ است.اعظم طالقاني ديگر فرزند آيت الله طالقاني نيز از فعالان ملي - مذهبي ايران و نماينده دوره اول مجلس شوراي اسلامي ايران بود. او که اکنون دبيرکل جامعه زنان انقلاب اسلامي است، در دهه پنجاه چندين سال زنداني سياسي حکومت پهلوي در زندانهاي اوين و قصر بود. پس از آن وارد دانشگاه شد و در رشته ادبيات فارسي تحصيل کرد. اعظم طالقاني نخستين زني است که خود را نامزد رياست جمهوري در ايران کرد. او در سال 1376 و 1389 نامزد انتخابات رياست جمهوري ايران شده بود. به گفته خودش «براي آزمايش قانون اساسي؛ هيچ دليلي وجود ندارد که يک زن نتواند نامزد انتخابات شود.» 
اعظم طالقاني در تابستان 2003 (1382) به دليل مرگ زهرا کاظمي روزنامه نگار کانادايي-ايراني در زندان، براي اعتراض به نبود امنيت جاني زندانيان در مقابل زندان اوين تحصن کرد. وي در جريان انتخابات 1388 به طرفداري از ميرحسين موسوي پرداخت. 
سيد مهدي طالقاني يکي ديگر از پسران آيت الله طالقاني اگرچه در عرصه سياست حضوري پر رنگ نداشت اما، هر از چندي با موضع گيري هايش توجه‌ها را به خود جلب مي‌کند. وي در نيمه شهريور سال 84 در آستانه سالگرد آيت الله طالقاني در جلسه هفتگي انصار حزب الله شرکت کرد به انتقاد شديد از اصلاح طلبان پرداخت. او در سخنان خود تاکيد کرد: بارها به كساني كه در موقع انتخابات در ميتينگ‌هاي خود عكس آيت‌الله طالقاني را علم مي‌كنند اخطار داده‌ايم كه وقتي نامزد مطرح شما در تهران 1200 راي مي‌آورد، اين توهين به مرحوم طالقاني است. در انتخابات اخير هم دوباره بعضي از كانديداها عكس ايشان را علم كردند و از بين هشت كانديدا نفر هفتم شدند.
آيت الله طالقاني سه دختر با نام‌هاي بدري، وحيده و اعظم و همچنين سه فرزند پسر با نام‌هاي حسين، مجتبي طالقاني و مهدي داشت. 
جنتي‌ها 

فرزندان آيت الله جنتي دبير شوراي نگهبان قانون اساسي هم از جمله آقازادگاني هستند که هر يک به سويي رفتند. آيت الله جنتي دو پسر به نام علي و محمدحسين داشت. اگرچه علي راه سياست هم سو با پدر را انتخاب کرد و ديپلمات شد، اما محمدحسين به راه پدر نرفت. 
محمد حسين جنتي پس از اعلام جنگ مسلحانه مجاهدين خلق عليه جمهوري اسلامي ايران، به حمايت از سازمان مجاهدين برخاست و فعاليت خود را شدت بخشيد. او همراه با همسرش فاطمه سروري به زندگي مخفي روي آورد و بالاخره در 19 بهمن 1360 در اصفهان کشته شد. آيت الله جنتي نذر کرده بوده که اگر پسرش حسين جنتي که فراري است و روند انقلاب را قبول ندارد دستگير يا اعدام شود 40 روز روزه شکر بگيرد.
علي جنتي پسر ديگر آيت الله جنتي سياست‌مدار و ديپلمات ايراني است که البته اگرچه دچار سرنوشت برادر نشد، اما در صف بندي‌هاي سياسي بيش از اين که نزديک به پدر باشد، به عنوان چهره‌اي نزديک به آيت الله هاشمي رفسنجاني شناخته مي‌شود. 
او در سال 1359 رئيس صداوسيماي استان خوزستان و در سال 1363 استاندار خوزستان شد. وي همچنين در سال 67 رياست دفتر اکبر هاشمي رفسنجاني رئيس مجلس را برعهده گرفت و در دوران رياست جمهوري هاشمي به استانداري خراسان و سپس سفارت ايران در کويت برگزيده شد و تا پايان دوره رياست جمهوري محمد خاتمي در اين مقام باقي ماند. با پيروزي محمود احمدي‌نژاد در انتخابات رياست جمهوري 1384 وي از کويت فراخوانده و به عنوان معاون سياسي وزير کشور مصطفي پورمحمدي منصوب شود اما در آستانه انتخابات شوراها و مجلس خبرگان در سال 1385، تحت فشار هواداران محمود احمدي‌نژاد از اين سمت کنار گذاشته و بار ديگر به عنوان سفير به کويت فرستاده شد. علي جنتي در خرداد سال جاري توسط متکي وزير خارجه از مقام خود برکنار شد. چند هفته پيش از برکناري علي جنتي برخي مطبوعات کويتي در ادعايي بي پايه و اساس از نقش برخي از ايرانيان در گروه‌هاي جاسوسي در کويت خبر داده بودند. البته اين اتهام هيچگاه توسط مقام‌هاي رسمي کويت تائيد نشد. 
خلخالي
فاطمه صادقي خلخالي دختر حجت الاسلام خلخالي استاد دانشگاه است. وي در زمينه حقوق زنان فعاليت مي‌کند و پيش از اين با ماهنامه زنان نيز همکاري مي‌کرد و عضو تحريريه فصلنامه گفتگو بوده است. فاطمه خلخالي همچنين مطالبي در دفاع از جنبش فمينيستي در ايران و بر عليه حجاب در سال 1387 ارائه کرد.پدر وي محمد صادق صادقي گيوي معروف به خلخالي، روحاني و حاکم شرع دادگاه‌هاي انقلاب پس از انقلاب ايران در سال 1357 بود. خلخالي در دادگاه‌هايي که رياست آن‌ها را بر عهده داشت و براي محاکمه و مجازات دست اندرکاران حکومت پهلوي تشکيل مي‌شدند، حکم اعدام افرادي چون اميرعباس هويدا نخست‌وزير رژيم پهلوي و نعمت الله نصيري رئيس ساواک را صادر کرده بود. 
ناطق نوري فرزند حجت الاسلام ناطق نوري از جمله آقازاده‌هايي بود که تا پيش از تبليغات و مناظره‌هاي انتخاباتي رياست جمهوري دهم، حرکت در سايه را به متن ترجيح مي‌داد. او کمتر چهره رسانه‌اي و سياسي داشت و کسي از او خبر زيادي نداشت. اما اين جريان بعد از مناظره‌هاي انتخاباتي تغيير کرد. محمود احمدي نژاد در مناظره معروف خود با مير حسين موسوي پيکان اتهامات خود را به فرزندان برخي سياسيون ايراني گرفت که پسر حجت الاسلام ناطق نوري يکي از آنها بود. بعد از اتهام‌هاي احمدي نژاد مصطفي ناطق نوري سکوت خود را شکست و در 14 خرداد 88 طي نامه‌اي به ميرحسين موسوي نامه شيوه مناظره تلويزيوني وي با رقيب انتخاباتي اش را ستود و از اتهام وارد شده بر خود و خانواده‌اش در اين مناظره گلايه کرد. 
وي همچنين در گفت و گويي با روزنامه ابرار گفت: پدرم سخت‌ترين روزهاي عمرش را در ماه‌هاي پس از انتخابات تجربه کرد.
هاشمي‌ها 
اگرچه فرزندان هاشمي رفسنجاني راهي به جز راه پدر نرفتند، فرزنداني که به پاشنه آشيل اقتدار پدر تبديل شدند. به گمان بسياري از منتقدان اين خانواده راه و رسمي که فرزندان رئيس مجمع تشخيص مصلحت برگزيدند مسيري نبود که از آنها انتظار مي‌رفت. بدون شک در سال‌هاي بعد از انقلاب و مخصوصاً در چندين سال گذشته نام هاشمي‌ها با تجارت گره خورده است. اين موضوع هميشه همچون شايعه‌اي در بسته بين مردم دهان به دهان مي‌چرخيد اما هيچگاه کسي اشاره مستقيم به آن نداشت. تا اينکه محمود احمدي نژاد در مناظره جنجالي اش با مير حسين موسوي از فرزندان هاشمي به عنوان کساني نام برد که از جايگاه آقازادگي خود براي رسيدن به منافع شخصي استفاده مي‌کنند. 
پرحاشيه ترين اين آقازاده‌ها مهدي هاشمي است. او که در سال‌هاي پاياني جنگ تحميلي به همراه مجتبي خامنه‌اي در جبهه‌ها حاضر شده بود، در انتخابات رياست جمهوري سال 1384 در ستاد انتخاباتي پدرش اکبر هاشمي رفسنجاني فعاليت مي‌کرد، اما در انتخابات رياست جمهوري سال 1388 از حاميان ميرحسين موسوي بود و بسياري معتقد بودند که وي از امکانات دانشگاه آزاد براي حمايت از موسوي استفاده مي‌کند. اما پس از انتخابات رياست جمهوري نام وي از سوي چند تن از متهمين دادگاه متهمان پرونده کودتاي مخملي به عنوان فرمانده پشت صحنه حوادث بعد از انتخابات مطرح شد.
حتي بعضي طرفداران احمدي نژاد مدعي شدند که مهدي هاشمي مهمترين نقش را در انصراف سيد محمد خاتمي و جايگزيني موسوي در اين دوره از انتخابات بر عهده داشته است. مهدي هاشمي دو ماه پس از انتخابات به عنوان رئيس دفتر هيئت امناي دانشگاه آزاد اسلامي جهت بازديد و رسيدگي دفاتر و شعبات دانشگاه آزاد اسلامي به خارج از ايران رفت که اين سفر حواشي بسياري را به همراه داشت که بعدها به سفر تحصيلي تعبير شد که هنوز هم ادامه دارد. 
در سال 2007 مديرعامل و چند کارمند شرکت نفتي توتال توسط مقامات قضايي فرانسوي به اتهام پرداخت حدود 60 ميليون يورو رشوه به مقامات ايراني براي مشارکت در احداث ميدان گازي پارس جنوبي بازداشت شدند و نام مهدي هاشمي به عنوان فردي که بخشي از اين مبلغ را دريافت کرده مطرح شد. توتال در سال 1997 به همراه شرکت گازپروم روسيه و پتروناس مالزي در مناقصه احداث اين ميدان گازي پيروز شده‌بود و در سال 2004 پليس سوئيس متوجه شده بود که چندين ميليون يورو از اموال شرکت توتال به حساب يک ايراني مقيم سوئيس واريز شده که به گفته رسانه‌هاي فرانسوي از کارمندان مهدي هاشمي رفسنجاني است.
محسن هاشمي رفسنجاني پسر ارشد آيت الله هاشمي رفسنجاني هم اگرچه همچون برادر کوچکترش پرحاشيه نبود، اما بحث حضور يازده ساله وي به عنوان رئيس متروي تهران بارها از سوي دولت احمدي نژاد مورد نقد قرار گرفته است. اين انتقاد‌ها کار را به جايي رساند که محسن در مراسمي که برخي از فرمانده هان نظامي نيز در آن حضور داشتند از حملات حاميان احمدي نژآد به پدرش و خانواده هاشمي به شدت انتقاد کند. 
فائزه هم پر حاشيه ترين دختر آيت الله هاشمي رفسنجاني است که وارد وادي سياست شده است. فائزه هاشمي نماينده دوم تهران در مجلس پنجم بود، اما شکست او در انتخابات مجلس ششم باعث کناره‌گيري او از سياست شد. 
او در سال 1378 اولين روزنامه مربوط به زنان يعني روزنامه زن را منتشر کرد. فائزه از مخالفين جدي محمود احمدي نژاد رئيس جمهور کنوني ايران است که در اعتراضات پس از انتخابات رياست‌جمهوري 1388 حضور فعالي داشت و حتي در تظاهرات روز 30 خرداد براي مدت کوتاهي دستگير شد.
فاطمه خواهر فائزه اما سياست مدار نيست و پيش از اين رئيس فدراسيون ورزشي بيماران خاص بود. فاطمه هاشمي در تاريخ 30 مرداد 1388 از اين سمت استعفا کرد تا هيچ سمت دولتي نداشته باشد. 
ياسر هاشمي پسر کوچک هاشمي رفسنجاني هم اگرچه در مقطعي حاشيه‌هايي داشت، اما حاشيه‌هاي مهدي او را به حاشيه راند، تا اينکه چندي پيش خبري مبني بر دستگيري رئيس دفتر وي منتشر شد. 
حسني 
رشيد حسني پسر حجت الاسلام حسني امام جمعه اروميه نيز از جمله آقازادگاني بود که راه پدر را نرفت و به کمک پدر به مجازات رسيد. 
اگرچه حجت الاسلام حسني از مبارزان با رژيم شاهنشاهي و نماينده دور اول مجلس شوراي اسلامي بود، اما پسرش رشيد، در اوايل انقلاب به عضويت گروهک فدائيان خلق در آمد. پس از اين بود که حجت الاسلام حسني محل پسرش را به کميته انقلاب اطلاع داد و رشيد حسني پس از محاکمه اعدام شد.
گيلاني 
پسر آيت الله محمدي گيلاني هم از جمله آقازادگاني بود که با حکم پدر به مجازات رسيد. آيت‌الله محمدي گيلاني که از فعالان سياسي پيش از انقلاب بود پس از پيروزي انقلاب به دستور امام خميني (ره) تشکيل دادگاه انقلاب را بر عهده گرفت و پس از تشکيل شوراي عالي قضايي به عضويت اين شوراي در آمد. آيت الله محمدي گيلاني سه پسر داشت که اوايل انقلاب از اعضاي مجاهدين خلق بودند.
پسر اول و دوم آيت الله گيلاني يکي در تصادف و ديگري در درگيري‌هاي خياباني کشته شدند، اما پسر سوم با حکم پدر اعدام شد.
البته آنچنانکه تفاوت‌هاي نسلي، شکاف‌هاي نسلي را ايجاد کرده است، مطالعه سرنوشت فرزندان مسئولين هم گوياي شکاف‌هاي نسلي است. شکاف فرزندان و پدران، شکاف نسل اول فرزندان و نسل‌هاي بعدي و .... در اين ميان شخصيت‌ها و سياستمداران بسياري هم هستند که گرفتار شکاف نسلي فرزندان خود نشده اند و در کوران حوادث امتحان خوبي پس داده اند.

روزنامه ابتکار 22-4-89

هیچ نظری موجود نیست: