۱۳۸۸ مرداد ۳, شنبه

پیشنهاد همه پرسی خاتمی و اظهار نظرها

 


کسی حرفی نزند !


 


این روزها کشور چنان به گفته هاشمی رفسنجانی با «بحران» درگیر است که آنانی که به فکر این کشور و نظام هستند می کوشند با استفاده از ظرفیت های قانون اساسی و راه کارهای عادلانه راه برون رفتی از این بحران بیایند و روی آرامش را به مردم نشان دهند که خسته اند از اتفاق های پیش آمده و دستگیری و ...


سر آغاز این راهکار ها را می توان به سادگی در سخنان رییس مجلس خبرگان یافت که در نماز جمعه میلیونی مردم تهران سه پیشنهاد برای برون رفت از وضعیت کنونی مطرح کرد . پیشنهاد هایی که اگرچه سازنده بود و خبراز هوش سیاسی هاشمی رفسنجانی می داد ، اما مورد انتقاد شدید آنانی قرار گرفت که مخالفت دیرینه ای با اصلاحات داشتند و عصبانیت برخی را به دنبال داشت.


در چنین وضعی اما سید محمد خاتمی رییس دولت هفتم و هشتم که بعد از دوران ریاست جمهوری به عنوان یکی از رهبران اصلی و تاثیر گذار و البته محبوب اصلاح طلبان شناخته می شود ، پیشنهادی را مطرح در چار چوب قانون اساسی مطرح و اعلام کرد که «تنها راه‌حل برون‌رفت از بحران کنونی» ، برگزاری «همه‌پرسی» است.


این پیشنهاد از سوی خاتمی درحالی مطرح شد که «همه پرسی» یکی از اصول قانون اساسی است. در اصل ۵۹ قانون اساسی آمده است :« در مسایل بسیار مهم اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی ممکن است اعمال قوه مقننه از راه همه‏پرسی و مراجعه مستقیم به آراء مردم صورت گیرد. در خواست مراجعه به آراء عمومی باید به تصویب دو سوم مجموع نمایندگان مجلس برسد.»


اما با این که همه پرسی در قانون اساسی ایران آمده است و شرایط آن هم بطور مشخص بیان شده است ، بسیاری نسبت به این پیشنهاد موضع گیری کرده اند و انتقاد های تند و تیزی درباره آن انجام داده اند . درباره پیشنهادی که ریشه در قانون اساسی ایران دارد . گوشه ای از این انتقادها را که بیشتر به بی احترامی می مانند نه انتقاد در ادامه می خوانید :


ابراهيمي، عضو کميسيون امنيت ملي و سياست خارجي مجلس در این باره گفته که «خاتمي با پيشنهاد رفراندوم نه تنها به شعور ملت ايران توهين کرده و آنان را تحقير کرده بلکه عملا همگامي خود با غربي ها را اثبات کرده است.»


باید از جناب آقای ابراهیمی پرسید کجای این پیشنهاد توهین به ملت ایران است ؟


حجت الاسلام موسي قرباني نماينده مردم قائنات در مجلس و نماينده اصولگراي مجلس پيشنهاد خاتمي را " بي ربط" دانست و اظهار داشت: قانون اساسي براي برگزاي همه پرسي در کشور راهکار مشخصي ارايه کرده که به آقاي خاتمي مربوط نمي شود که بخواهد پيشنهاد برگزاري رفراندم بدهد.


موسی قربانی هم درحالی این موضوع را بی ارتباط با خاتمی دانسته که گویا فرق بین پیشنهاد و دستور را نمی داند ،‌گویا آقای خاتمی دستور بر چنین کاری داده است و نمی داند معنی پیشنهاد کو ...


ضياءالله اعزازي ملکي ،عضو فراکسيون اصولگرايان و نماينده مردم بناب در مجلس شوراي اسلامي تاکيد کرد: خاتمي با پيشنهاد رفراندوم تمايل شديدش به غربي ها را اثبات کرد.   


باید از آقای ملکی پرسید که آیا همه پرسی که در قانون اساسی آمده است پیشنهاد غربی بوده ؟ یا شاید ایشان تصورشان بر این است که قانون اساسی ما غربی است ؟!!! البته این هم ریشه در دانش نا کافی وی دارد .


حسين شريعتمداري هم در يادداشتي با عنوان "پيشنهاد خاتمي يا دستورالعمل مايکل لدين؟" به بررسي پيشنهاد اخير سيد محمد خاتمي رئيس بنياد باران در مورد برگزاري رفراندوم پرداخت و تاکيد کرد: آنها با پيشنهاد رفراندوم بخش ديگري از سناريوي از پيش طراحي شده غرب را براي فتنه انگيزي به صحنه آورده اند و در دورترين افق ذهن خود نيز نه فقط انجام آن را قانوني و عملي نمي دانند، بلکه عدم تحقق آن بخش اصلي اين پروژه است.


البته از جناب آقای شریعتمداری شنیدن سخنی غیر این بعید بود . ایشان نیز گویا نگاهی به قانون اساسی ایران نیانداخته اند تا بند های مربوط به همه پرسی را در قانون اساسی ببینند!


جعفر قادري ، عضو فراکسيون اصولگرايان و نماينده مردم شيراز نیز در مجلس شوراي اسلامي تاکيد کرد:پيشنهاد رفراندوم خاتمي بيشتر شباهت به جوک دارد و به هيچ عنوان ارزش بررسي شدن ندارد.   


البته باید از جناب قادری پرسید که کجای این موضوع به جوک می ماند !؟ قانون اساسی یا همه پرسی ؟


اسماعيل کوثري ، نايب رييس کميسيون امنيت ملي و سياست خارجي مجلس شوراي اسلامي که سابقه جالبی در حمایت از دولت دارند هم تاکيد کرد:خاتمي با پيشنهاد برگزاري رفراندوم،بلندگوي غربي ها در ايران شده است و خواسته هاي آنان را در ايران دنبال مي کند.   


آیا این که کسی قسمت هایی از قانون را بیان کند بلند گو بودن غربی ها است ؟ آیا اعضای مجلس شورای اسلامی که کارشان قانون است ، رابطه ای با غرب دارند ؟؟؟


همچنین علي بنايي ،‌نماينده مردم قم در مجلس شوراي اسلامي تاکيد کرد: پيشنهاد رفراندوم خاتمي بر خلاف منفعت نظام است و او بايد از بيان اينگونه مسائل پرهيز کند. این سخن احتمالاً به آن معنی است که برخی موارد در قانون اساسی مورد علاقه برخی نیست و تبدیل می شود به ضرر!


با نگاهی کوتاه به این اظهار نظرها و موضع گیری هایی از این دست موضوع نخستی که باید به آن توجه کرد این است که قانون اساسی بارها و بارها از سوی نمایندگان مجلس شورای اسلامی مود توهین و انتقاد قرار می گیرد . چون همه پرسی جزئی از قانون اساسی ایران است و انتقاد از طرح پیشنهاد همه پرسی به مثابه انتقاد از قانون اساسی است . آن هم از سوی آنانی که خود را نماینده ملت می دانند .


موضوع بعدی نیز در این موضوع بی توجه نمایندگان و اظهار نظر کنندگان به اظهارات خاتمی است ،‌چه آنکه خاتمی تنها پیشنهاد مطرح کرده و در مقامی نیست که دستور بدهد ، اما موضوع گیری ها چنان بوده که گویی سید محمد خاتمی دستوری در این باره صادر کرده  است و این موضوع جای تعجب دارد که برخی فرقی بین پیشنهاد و دستور را نمی دانند!


اما با کنار هم گذاشتن قطعه های مختلف این مسئله مخاطب را به این نتیجه می رساند که برخی در تلاش هستند تا صحبت کردن و اظهار نظر کردن را دشوار کنند ،‌تا کسی حتی نتواند نظر خود را بیان کند ، چه برسد به آنکه بخواهد انتقاد کند. همجمه انتقاد ها درمقابله با «پیشنهاد» همه پرسی که از سوی خاتمی مطرح شد نشان دهنده این است که طیف خاصی با رابطه های ویژه ای که دارنده و رسانه های خاصی که در اختیار دارند با سرکوب کردن اظهار نظرهایی این چنینی به دنبال سنگین تر کردند فضای اظهار نظر هستند و دوست دارند خود بگویند و خود بشنوند !


این درحالی است که مقام رهبری بر آزادی تاکید ویژه ای داشته اند، چه آنکه کتابی نیز در این باره با تالیف شده است با عنوان «حقوق بشر و آزادی در بیان رهبری» .

هیچ نظری موجود نیست: