۱۳۸۸ شهریور ۲۴, سه‌شنبه

چه کسی می گوید؟ چه کسی باور می کند؟


اصولاً یکی از ارکان ارائه تحلیل های سیاسی درخورد توجه، برخورداری از اخبار درست و به دور از دروغ است. به این موضوع بیافزایید اطلاع از اخبار پشت پرده و یا به اصطلاح این روزها اخبار درگوشی، که جمع این دو مورد در کنار آگاهی بر مسائل روز مهمترین ابعاد رسیدن به تحلیل های درست و به درد بخورد هستند.
اما برخی تحلیل ها و مقاله ها و اظهار نظرها این روزها از سوی افراد مدعی به شدت جالب است! برخی این روزها برای اثبات حرف و اخبار خود به مسائلی استناد می کنند که از پایه صحت ندارد و دروغ است. یعنی آقایان از دروغ برای اثبات دروغ استفاده می کنند. مثلاً می خواهند موضوعی را ثابت کنند و به طور مثال بگویند که فلان گفته موسوی و یا کروبی صحت ندارد، برای اثبات گفته های خودشان استناد می کنند به دادگاه های نمایشی و سخنانی که از سوی برخی دستگیرشدگان در این دادگاه ها گفته میشود. این طور که چون فلانی چنین حرفی زده و با توجه به اعتراف فلان فرد در دادگاه پس آن حرف کروبی درست نیست و موسوی دروغ می گوید. 
همین جاست که باید کلاً به اساس موضوع شک کرد. وقتی کسی اینقدر نگاه بسته ای دارد که برای اثبات ادعاهای کذبش، به گفته های چند زندانی که چندین روز در انفرادی نگه داشته شده اند و انواع شکنجه ها را دیده اند استناد می کند،اصلاً در جایگاهی نیست که بتواند درباره تحولات نظر بدهد و تصمیم گیری بکند.
البته چند سالی است که چنین تفکری باعث شده است که ایران بزرگ به چنین جایگاهی میان ایرانیان و مردم دنیا برسد. این نتیجه تصمیم های اشتباهی است که در نتیجه توهمات برخی از مسئولان گرفته شده است و چنین می شود که امروز برخی از خارج نشینان حتی از این که برای دیدار اقوامشان به ایران بیایند می ترسند.
جالب تر این که ‌آنچه صحت دارد را هم با نگاهی آلوده به دروغ، نادرست می انگارند! نگاهی به تحولات چند هفته پیش در ایران کاملاً نشان می دهد که برخی مسئولان کشور نه تنها به دنبال حل و فصل درست وقایع پس از انتخابات نیستند، بلکه سعی دارند با تکیه بر اطلاعاتی که از پایه نادرستو دروغ است، فضتی سیاسی و اجتماعی کشور را غیر از آن چیزی که هست نشان دهند. این افراد متاسفانه حتی سعی نمی کنند با شفاف سازی اعتماد عمومی مردم را بازگردانند. همین موضوع هم هست که خیلی ها انتظار بیانیه هیات سه نفره قوه قضاییه را داشتند و منتظر بودند که قوه قضاییه همچون حامیان دولت واقعیاتی که از سوی کروبی ارائه شده بود را «ادعا» بخواند.
اما درباره گفته های شیخ اصلاحات جریان بسیار فرق می کند، چرا که خیلی ها این موضوعاتی که کروبی مطرح کرد را می دانستند و شنیده بودند و دیده بود. لازم هم نیست در این زندان و آن بازداشتگاه شرک کشید. کافی بود بعد از انتخابات چند دقیقه در خیابان ها قدم زد و دید که ماموران امنیتی و لباس شخصی ها چه برخوردی با مردم و معترضان دارند و چگونه به باد کتکشان می گیرند. حال فکر کنید که همین آقابان را با یکی از همین معترضان در سلول انفرادی رها کنند. خدا می داند که چه فجایعی رخ داد و می دهد...
پس اگر هزاران هزار بیانیه هم صادر شود و صدها ساعت گفت و گوی ویژه خبری از تلویزیون دولتی پخش شود، باز هم کسی دروغ را باور نخواهد کرد.