چند سال پیش یکی از شبکه های تلویزیونی ایران برنامه ای پخش می کرد درباره ایرانی های خارج از کشور. دوره به اصطلاح فرار مغزها بود. صدا و سیما هم تلاش می کرد به مردم و آنهایی که در فکر رفتن از ایران هستند، بفهماند که ایران بهترین جای دنیاست و ماندن خیلی بهتر از رفتن است.
همین دلیل کافی بود برای ساختن و پخش مستند ها و فیلم ها و مصاحبه ها از ایرانی های خارج از کشور. یکی از این مستند ها درباره ایرانی هایی بود که رفته بودند و حالا به هر دلیلی نمی توانستند به ایران برگردند. نه این که مشکل سیاسی داشته باشند. چون به هر حال تاکید در تلویزیون این بود و هست که ما آزاد ترین کشور هستیم و در را برای ورود همه مخالفان نظام باز گذاشته ایم. این برنامه درباره آنهایی بود که به دلایل کاری یا تحصیل فرزندانشان یا بیماری خود یا اعضای خانواده شان، نمی توانستند به ایران بازگردند یا در ایران ماندگار شوند.
گزارشگر با پیرمردی صحبت می کرد که گلایه داشت از ایرانی هایی که بعد از خروج از ایران صحبت کردنشان تغییر می کند و لهجه می گیرند و زبان مادری شان را فراموش می کنند. افتخار می کرد به این که در چند ده سالی که خارج از ایران زندگی میکند، هیچ گاه به ایران و ایرانی نگفته است ایرون و ایرونی! همیشه نام ایران را درست تلفظ کرده است. این حرف ها را خیلی با افتخار می زد.
موقع دیدن این مستند یا نمی دانم مصاحبه داشتم به این فکر می کردم که چقدر مهم است آدم ایران را ایران تلفظ کند یا ایرون؟! آن روزها فکر می کردم لابد مهم است. لابد مهم است برای کشورت و نام آن ارزش قائل بشوی و درست تلفظش کنی. بالاخره ما برای این مرز و بوم هستیم و باید نسبت به آن و حتی اسم آن غیرت داشته باشیم. هرجا هم می رویم با افتخار نام کشورمان را ببریم.
اما آیا هنوز هم ایرانی ها و حتی خود من چنین تفکری درباره ایران داریم؟ هنوز هم ایرانی های خارج از کشور موقع صحبت از ایران سرشان را بالا می گیرند و با افتخار درباره مرز و بومشان سخن می گویند؟ آیا این ایران مرز و بوم ماست؟ همان خاکی است که باید به آن افتخار کنیم؟ جایی برای دفاع از این خاک و افتخار به آن باقی مانده است؟ منظورم نظر دادن درباره نیست. اینها سوالاتی هستند که شاید این روزها ذهن خیلی از ما ایرانی ها را مشغول خود کرده اند. هنوزم هم کسی نیست که پاسخ درستی به این سوالات داده باشد.
آیا ما ایرانی هستیم؟ ایرانی که باید به آن افتخار کنیم کجاست؟ یاد دیالوگ فیلم آواز قو می افتم که پیمان، نقش اول فیلم حاضر نشد با گروگان هایش وارد خاک ایران شود و این سوال را پرسید که «خاک من کجاست فتاح؟»
۲ نظر:
خاکی که توش همه چی جرمه؟
خیلی با خودم کلنجار میرم این روزا. به چی باید افتخار کرد؟ خسته از افتخار کردن به آقا کوروش کبیر! خودمون چی داریم؟
نه فرهنگ نه ادب نه احترام!
کاش ایرانی نبودم.
شاید مشکل اون آقا اون روز تلفظ کردن درست اسم ایران بود من الان تو امریکا هستم -خیلی هم ایران رو دوست دارم - ولی وقتی ازم نی پرسن از کجا اومدی می گم پرشیا - که نه دورغ گفته باشم و نه اینکه طرف بفهمه من از ایران اومدم - چون وقتی می فهمن خیلی هاشون می ترسن ازت
ارسال یک نظر