می رسیم به بلند ترین شب سال. بلند و طولانی نه به اندازه چند ساعت که به اندازه یک دقیقه بیشتر از شب قبل و شب بعدش. اما پر است از خاطره. نمی دانم این شب برای ما هم خاطره داشته یا نه؟ برای نسل من؟ برای نسل سوم. یا شاید اینقدر گفته اند و شنیده ایم که این شب، شب یلداست و شب خاطره آمیز که نا خودآگاه باورمان شده است، شب یلدا برای ما هم خاطره دارد.
نسل ما زیر بمب و خمپاره آغاز کرد. انقلاب را ندید اما در متن جنگ بود. پس از جنگ هم درگیر دعوای سیاسی بوده تا همین امروز. سردار سازندگی، دولت اصلاحات و حالا دولت خدمتگزار. هرچقدر فکر می کنیم به شب یلدایش نمی رسیم. کدام شب؟ کدام یلدا؟ دقت که کنیم شاید همین زندگی یلدا باشد برای نسل یلدا ندیده، یلدایی بدون هندوانه و آجیل شب یلدا! بدون انار دون شده و کرسی! یلدای ما پر است از شعار سیاسی، رقابت انتخاباتی، زندانی سیاسی، اعدام، تبعید، فرار. راستی کسی از مادر بزرگ ها و پدر بزرگ ها خبر دارد؟
مادر بزرگ و پدر بزرگ هایمان اگر هم از انقلاب و جنگ جان سالم به در برده باشند، خانه های نسل ما کوچکتر از آن است که آنها را در کنار خودمان ببینیم. بنشینند و برایمان قصه بگویند. قصه زندگی خودشان را و شاید قصه زندگی ما. بگویند که نسل ما شب یلدا ندارد.
کرسی ها و شب نشینی ها، خاطره های کم رنگی در ذهن ما هستند که در بین رنگ و لعاب شب نشینی های مجازی فرند فید و توییتر و فیس بوک گم شده اند. گم نشده اند. دیده نمی شوند. به چشم نمی آیند. شاید هم چشم های ما ضعیف شده است. وگرنه خاطره ها همیشه خاطره هستند و دل آدم را می برند با خود به گذشته های نه چندان دور.
همین می شود که یلدا نشینی ها تغییر می کند. آدم ها می گردند تا شب های نشینی های خودشان را پیدا کنند. یلدای شخصی. من بعد از سال 80 اکران فیلم «شب یلدا»ی کیومرث پوراحمد شب یلدای خودم را پیدا کردم. در این حدود 10 سال هر شب یلدا، با کیومرث پور احمد و محمد رضا فروتن شب نشینی می کنم.
دو ساعت پیش از تمام شدن پاییز دیدن فیلم را آغاز می کنم. چند سالی است کرسی نداریم. ولو می شوم روی زمین. با یک بشقاب تخمه آفتاب گردان، یک پیاله انار دون شده و شاید کمی آجیل شب یلدا. در این چند سال هم بارها این فیلم را خریده و خریده ام و خریده ام. یا گم می شود و یا توسط علاقه مندان به سینما که در بین اقوام کم نیستند برای همیشه قرض گرفته می شود.
فیلم پر فروش شب یلدا
یکی دو بار نزدیک شب یلدا فیلم را خریدم. یکبار فروشنده ای از من پرسید که این فیلم چیست؟ پرسیدم. فیلم را ندیده بود. می گفت فیلم برای 10 سال پیش است و فکر نمی کرده که ارزش دیدن داشته باشد. برای همین تا بحال فیلم را ندیده است. اما هر سال نزدیک شب یلدا که می شود کلی از این فیلم می فروشد. فروشنده می گفت هر سال اول آذر شرکت های پخش فیلم، سی دی های جدید این فیلم را برایش می آورند و او هم می گذارد برای فروش. هرچقدر هم به آخر آذر نزدیک می شود، فروش این فیلم هم بالا می رود. فروشنده فکر می کرد به خاطر اسم فیلم فروش آن نزدیک شب یلدا زیاد می شود. اما برایش توضیح دادم که فیلم ماجرای فیلم چیست و چرا اینقدر طرفدار دارد.
راستی فیلم شب یلدا چرا اینقدر طرفدار دارد؟ فیلم را در ذهنم مرور می کنم. یادم نیم آید جایی در فیلم صحبتی یا اشاره ای از شب یلدا شده باشد. پس این همزاد پنداری من و دیگر علاقمندان به شب یلدا چه دلیلی دارد. شاید به خاطر داستان فیلم است. داستان تنهایی های حامد که خیلی شبیه تنهایی های ماست و داستان رفتن مهناز که ... خیلی هایمان گذاشتیم و رفتیم. خیلی ها هم ما را گذاشتند و رفتند. چه فرقی می کند. همیشه یکی می رود و یکی تنها می شود.
داستان شب یلدا داستان زندگی حامد است از وقتی مهناز و دخترش نازی می روند و تنهایش می گذارند. لابد مهناز هم دلایل خودش را داشت. آینده بچه یا دلیلی دیگر. شب حامد در «شب یلدا» از وقتی مهناز می رود آغاز می شود. شبی به بلندی چند ماه و بیشتر از یک سال. یلدای حامد بلند از از یک شب و یک دقیقه بود. همین است که ببیننده را حدود یک ساعت و نیم میخکوب می کند به دیدن فیلم.
بعد از اکران این فیلم خیلی ها را سراغ دارم – از جمله خودم – که شب یلدایشان را با حامد می گذرانند و شب یلدایشان را مهمان یلدای بلند می شوند. شب یلدای پوراحمد مادر بزرگ هم دارد. مادر حامد. پروین دخت یزدانیان مادر واقعی کیومرث پوراحمد که خاطرات بی بی قصه های مجید را با خود دارد. نگران پسرش در تهران و نگران دختر حامله اش در اصفهان.
اولین بار همراه با پدر این فیلم را در یکی از سینماهای میدان انقلاب دیدم. صورت نگران حامد (محمدرضا فروتن) پشت شیشه انتظار فرودگاه مهرآباد صحنه آغاز فیلم بود. نگرانی برای دخترش، برای همسرش. نگرانی برای آینده ای که از آن خبر داشت و به روی خودش نمی آورد. خودش را نگه داشته بود تا گریه نکند. شاید نمی خواست دختر اشک های پدر را ببینید. اما سوار ماشین که شد ... اشک هایش را رها کرد.
پس از این زاری نکن
هوس یاری نکن
تو ای ناکام
دل دیوانه !
نقش اول فیلم دیگر تنها بود. کسانی می آمدند و می رفتند. اما باز تنهایی تنها همراه حامد بود. باز هم می دانست قرار است چه بلایی سرش بیایید، اما به روی خودش نمی آورد. در گذشته و خاطرات جست و جو می کرد. کجا اشتباه کرده است؟ کدام راه را خطا رفته است؟ فیلم ها، آهنگ ها، خاطره ها. اما دوری نازی پدر را بیش از آنکه گمان می کرد، آزار می داد. اما راهی نداشت جز صبر.
صحنه های مرور فیلم ها توسط حامد یکی از بهترین صحنه های سینمای ایران بود. کارگردان با همین فیلم ها فلش بک می زد و داستان را ساده به بیننده می رساند.
کیومرث پوراحمد در مصاحبه ای گفته بود که فیلم شب یلدا حدیث نفس و داستان زندگی شخصی او است. اینجاست که مَثَل «هر آنچه از دل برآید بر دل نشیند»،قانون می شود. پوراحمد همچنین گفته بود که پس از رفتن همسرش پرده های اتاقش را برای مدت زیادی بسته بوده و خودش را حبس کرده بوده و حتی برای مدتی زنگ خانه را نیز قطع کرده بوده است. شب یلدا از دل پوراحمد آمد و بر دل ببیننده دلتنگ ایرانی نشست. آنچنان که یکی مثل من بارها و بارها این فیلم را می بیند و باز هم می بیند.
نکات جالب در فیلم شب یلدا کم نیست. مثلاً این که تعداد زیادی از لوازم خانه حامد احمدزاده، با بازی محمد رضا فروتن را مهرانه ربی، همسر کیومرث پوراحمد از خانه خودشان آورده است. پیراهن ،پالتو و شال گردن حامد احمدزاده در پوستر فیلم و همچنین سیگار دست پیچی که در طول فیلم بارها از آن استفاده می کند، همگی متعلق به پوراحمد است.
نکته دیگر درباره شب یلدا این است که این فیلم احتمالاً تنها فیلم پس از انقلاب است که یک زن در آن آواز می خواند، آن هم یک آهنگ قبل از انقلابی و این به معنی آزادی عمل کارگردانان در آن زمان بوده است.
خیلی ها نمی دانند که حامد چرا از محل کارش اخراج شده است. حامد یک مهندس پرواز است. برادران حراست پرواز یک نمایش هواپیما ربایی دست و پا می کنند تا از این طرق خودشان را ثابت کنند. اما حامد فضولی می کند و نمایش را لو می دهد. البته این نکته به خاطر برخی مسائل احتمالاًامنیتی و سیاسی از فیلم حذف می شود.
دیدن فیلم شب یلدا را در شب یلدا به شما توصیه می کنم. اگر جایی هستید که می توانید فیلم را بخرید، حتماً این کار را کنید و اگر نه که کافیست اسم فیلم را در اینترنت سرچ کنید تا لینک های مختلف برای دانلود در اختیارتان قرار بگیرد. بی شک شب یلدای امسالتان با فیلم شب یلدا به یادماندنی خواهد شد. شب یلدایی با طعم انار و آجیل و «شب یلدا».