۱۳۹۰ آبان ۲۳, دوشنبه

مسابقه وزنه برداری که ما را به جهنم می برد


اگر شما هم کمی هنوز احساس ملی میهنی در وجودتان باقی مانده باشد و مثل خیلی ها بعد از جریان های پس از انتخابات آن را نبوسیده باشید و کنار نگذاشته باشید، احتمالاً مسابقات جهانی وزنه برداری را دنبال کرده اید و شاهد افتخار آفرینی های وزنه بردارهای ایرانی بوده اید.
بعد از رضازاده ایرانی های زیادی متوجه شده اند که خیلی هم لازم نیست تنها روسیه حاکم مسابقات وزنه برداری، مخصوصاً در فوق سنگین باشد. همان وزنی که اولین بار حسین رضازاده بعد از حدود 30 سال امپراتوری روس ها را تمام کرد و مدال های طلای این وزن را به ایران آورد.
قهرمانی وزنه برداران ایرانی در چند شب گذشته احتمالاً هر ایرانی را خوشحال کرده است. علاقه مندان هم احتمالاً پای تلویزیون نشستند تا لحظه های گرفتن مدال و بالا رفتن پرچم کشورشان را ببینند. اما این بار موضوع کاملاً فرق دارد. دیگر خبری از پریدن های هیجان انگیز روی سکوی قهرمانی نبود. خبری از مدال انداختن بر گردن قهرمان های ایرانی هم نبود. خبری از دست به سینه ایستادن به سمت پرچم ایران که بالا می رود هم نبود.
سهم ایرانی های داخل ایران از همه هیجان ها و خوشحالی و احساس غرورها، چند تصویر بسیار کوتاه از مراسم اعطای مدال بود. تصاویری که می آمدند و نیامده قطع می شدند. تنها به دلیل این که چند خانم با لباس های قرمز مغایر با شونات اسلامی (دکولته) به تن داشتند. این خانم ها مسئول آوردن مدال ها برای اعطا به قهرمان ها بودند و قسمتی از تشریفات مراسم اعطای مدال محسوب می شدند.
اما چه کسی است که نداند مردم ایران حق دیدن چنین تصاوری را ندارند. احتمال دارد به گناه بیوفتند. یعنی ممکن نیست. حتماً به گناه می افتند. در کشوری که پوشیدن مانتو کوتاه، روسری و لباس رنگی، چکمه، لاک ناخن و ... باعث گناه می شود، دیدن خانم هایی با لباس دکولته قرمز رنگ که از مصادیق بارز شیطان است و حتماً همه ایرانی ها را راهی قعر جهنم می کند.
آقای سانسورچی در تلویزیون با این که خیلی تلاش کرد تا مردم در خانه هایشان به گناه نیوفتند، اما کاری از دستش بر نیامد و بینندگان و علاقمندان به وزرش، دیدند چیزی را که نباید می دیدند.
معلوم نیست تا چه زمان این روند ادامه پیدا خواهد کرد. معلوم نیست تا کی باید چند نفر – تاکید می کنم تنها چند نفر – برای دیدنی های این مردم هم تعیین تکلیف کنند. سانسور ساز، سانسور لباس، سانسور سیگار، سانسور گردن، سانسور سینه، سانسور دست و پا و سانسور آدم ها و زن ها.
پی نوشت:‌یکی از دوستان حرف جالبی می زد درباره پخش مسابقات دیروز. می گفت اینقدر به خاطر لباس خانم ها تصاویر قطع و وصل شده بود که خیلی ها بیخیال مدال و قهرمانی و اینها شده بودن. داشتن می گشتن دنبال خانم های قرمز پوش و این که ببینن مسئول محترم سانسور چه ترفند هایی رو برای دیده نشدن آنها به کار خواهد گرفت.

هیچ نظری موجود نیست: